روحانیت, سیاستو دموکراسی

سال انتشار: 1387
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,128

فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

30YEARS01_005

تاریخ نمایه سازی: 24 مهر 1387

چکیده مقاله:

بدون تردید، روحانیت در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با تأسیس دولتی دینی در ایران، امکانهای جدیدی بر خود گشود و به ظرفیتها، توانائیها و مشکلات فرا روی خود، آگاهیهای مفیدی دست یافت. روحانیت پیش از آن، به تولید مفاهیمی در باب نظم سیاسی پرداخته بود که عمدتاً خصلت نظری، فردی، آرمانی، ثابت محوری، کلیگویی و اطلاقپذیری داشت، در حالیکه شرایط جدید از آنها واقعگرایی، جمعگرایی و توجه به جزئیات و نسبتها مطالبه میکرد. این مطالبات، آنان را در موقعیتویژهای قرار میداد که در هیچ یک از ادوار سابق بر آن، بدست نیامده بود. گرچه روحانیت، عصر مشروطه را تجربه و حتی به حمایت یا مخالفت با آن نظریهپردازی کرده بود اما مشارکت نیم بند او در پارلمان، هرگز نتوانسته بود به خواستههایش در عصر غیبت تحقق عینی بخشد. روحانیت که در آغاز، پرشورترین حامیان مشروطه به حساب میآمدند و بارها بر وجوب آن تأکید و مخالفت با آن را مخالفت با مام زمان (ع) بشمار میآوردند به تدریج بر سر مفاهیم و نحوه شکلگیری آن در مقابل هم ایستادند. با فروکش کردن تب و تاب مشروطه خواهی، بسیاری از روحانیون حتی به شنیدن نام مشروطه نیز رغبت نشان نمی دادند و حتی نائینی، نسخههای بجای مانده از تنبیه الامه را جمعآوری کرد و طباطبایی پی در پی تکرار میکرد که سرکه ریختیم شراب شد ١ اما آنچه در فرجام این دلسردی اهمیت داشت آن بود که روحانیتتنها گروهی بود که بیشترین لطمات را متحمل شد.