واسازی شخصیت گشتاسب در شاهنامه (با تکیه بر غررالاخبار ملوک الفرس و تاریخ بلعمی)

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,854

فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ADABICONF01_009

تاریخ نمایه سازی: 30 شهریور 1397

چکیده مقاله:

دراین پژوهش تلاش شده است به واسازی شخصیت گشتاسب در شاهنامه پرداخته شود. گشتاسب در حماسه ی ملی ایران نه تنها صبغه ی مینوی و قدسی خود را از دست می دهد، بلکه در شاهنامه به شخصیتی حریص، دروغ گو، پیمان شکن و قریب کار مبدل می گردد که بر سردست یافتن به تاج و تخت پادشاهی، پدر را پیش از موعد از تخت بر می دارد و در جای دیگر برای حفظ همان تاج و تخت، فرزندش را به کشتن می دهد. این روایت در تاریخ ثعالی نیز شباهت بسیاری با روایت فردوسی دارد، با این تفاوت که بارمنفی شخصیت گشتاسب بسیار کمتر از شاهنامه است. در تاریخ بلعمی از حوادث پیش از پادشاهی گشتساب سخنی به میان نیامده است و این روایت از زمان بر تخت نشستن گشتاسب آغاز می شود. بلعمی منصفانه تر به گشتاسب می پردازد و چهره ی منفی که شاهنامه از این شخصیت ساخته را به میزان فراوان می زداید. آیا فردوسی برای خلق قهرمانی اسطوره ای به نام اسفندیار، گشتاسب را قربانی می کند و از او چهره ای منفور می سازد تا زمینه را برای آفرینش روایت حماسی و تراژدی بی نظیر ستم و اسفندیار فراهم سازد یا از سوی دیگر، حضور گشتاسب در شاهنامه به عنوان مبلغ و مروج دین زردشتی، از مهمترین دلایلی است که سبب شده این شخصیت سیمایی منفی یافته باشد

نویسندگان

بدریه زارعی

دانشجوی دکتری زبان و ا دبیات فارسی دانشگاه هرمزگان

اسدالله نوروزی

استادیار زبان و ا دبیات فارسی دانشگاه هرمزگان