مروری بر عوامل مؤثر بر حاکمیت شرکتی و ساختار مالکیت

پایه و اساس مطالعات حاکمیت شرکتی ،تئوری نمایندگی است و مسائل نمایندگی نیز ناشی از مجزا سازی مالکیت از کنترل میباشد.فرض تئوری نمایندگی براین است که بین منافع سهامدارن و مدیریت یک تعارض بالقوه وجود دارد و مدیران به دنبال منافعخودشان هستند که این منافع ممکن است در تضاد با منافع سهامداران باشد.ادبیات تئوری نمایندگی و حاکمیت شرکتی شیوه هایی رامطرح می کند که می توانند مورد استفاده سرمایه گذاران برای حمایت از منافع خودشان در مقابل منافع مدیران باشد. ساختار مالکیت درادبیات حاکمیت شرکتی دارای یک جایگاه هسته ای و مشخص است. تعیین نوع ساختار مالکیت و ترکیب سهامداران شرکت یکابزار کنترل و اعمال حکمرانی در شرکت هاست.این بعد از حاکمیت در قالب ابعاد مختلف تعیین کننده نوع مالکیت شرکت و درصدمالکیت آن ها قابل بررسی است .همچنین ترکیب سهامداران شرکت ها از الگوی های متفاوتی نظیر سهامداران حقوقی ،مالکیتمدیریتی ،سهامداران خصوصی و دولتی تبعیت می کند.

کلیدواژه ها:

حاکمیت شرکتی ، ، ساختار مالکیت ، تئوری نمایندگی