تحلیل کهن الگویی شخصیت درآثار نویسندگان زن، بر مبنای نظریه بیداری قهرمان درون

این تحقیق به شیوه توصیفی – تحلیلی به تحلیل کهن الگویی شخصیت براساس نظریه کارول پیرسون و هیو کی مار می پردازد. شیوه تحلیل کهن الگویی در واکاوی شخصیت ها از تازه ترین رویکردهای بینارشته ای (روانشناسی، اسطوره شناختی و تحلیل رمان) در تحقیقات نقد ادبی است. براساس نظریه پیرسون و کی مار، دوازده کهن الگو به عنوان راهکارهای بیداری قهرمان درون وجود دارند.که عبارت اند از: معصوم، یتیم، حامی و جنگجو، جستجوگر، نابودگر، عاشق، آفرینشگر، حاکم، جادوگر، فرزانه ودلقک. در این پژوهش، به تحلیل جلوه هایی از ویژگی های این کهن نمونه ها در شخصیت های زن آثار داستانی زنان معاصر ایران، که در مسیر دستیابی به هویت انسانی بودند، پرداختیم و دریافتیمکه شخصیت های زن، اغلب در نقش یتیم، معصوم و سپس عاشق، حامی و جنگجو هستند. زنان، به ندرت در قالب کهن الگوهای دیگر حاضر شده اند.همچنین پی بردیم که در بسیاری موارد، به دلایل اجتماعی، اقتصادی و یا سیاسی،این زنان به صورت های منفی و افراط و تفریط، نمایان شده اند.

کلیدواژه ها:

کارول پیرسون ، قهرمان ، کهن الگوهای دوازدهگانه ، شخصیت زن ، ادبیات داستانی ،