کج فهمی های تفکر انتقادی

سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 6,014

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ASMJ01_0083

تاریخ نمایه سازی: 17 اسفند 1393

چکیده مقاله:

مقدمه و بیان مسئله: تفکر انتقادی شناسایی استدلال های غلط و پرهیز از تناقضات و مفروضات اظهار شده و نشده در بحث های دیگران ، عدم هیجان عاطفی در هنگام روبرو شدن با مسئله یا عدم تعادل است (مایرز، 1386) . امروزه صاحبنظران ، تفکر انتقادی را به عنوان برونداد اصلی تعلیم و تربیت نوین معرفی می کنند و تدریس تفکر انتقادی را اصلی مهم برای یادگیری این تفکر وجود دارد با توجه به اهمیت مسئله تفکر در اهداف نظام آموزشی و گفته های مسئولان ، متصدیان و مجریان آموزشی ، در عمل تبیین واضح و روشنی از مفهوم تفکر انتقادی نشده است. که علت اصلی آن را می توان در همین کج فهمی ها جستجو کرد که در نهایت دشواری های بزرگی را به وجود اورده و سبب گمراهی و به بیراهه کشیدن یادگیرندگان شده آنان را از اهداف مورد نظرشان دور خواهد کرد (حسینی ، 1381) . اصولا کج فهمی نسبت به یک مفهوم زمانی رخ می دهد که شخص به مفهومی اعتقاد دارد که به طور معقول ، نادرست است (بارنز، 2005) . کج فهمی به تصورات قبلی، افکار و باورهای غیر علمی، مفاهیم درهم، یا سوء تعبیرهای مفهومی اشاره می کند و حالتی را نشان می دهد که در آن عقاید فرد با تفسیر علمی کاملا مغایر است. یک شخص ممکن است چندین تصور ذهنی از برخی پدیده ها داشته باشد بررسی ادبیات پژوهش نشان می دهد که در خصوص مفهوم تفکر انتقادی توافق کمی وجود دارد نتایج پژوهش العزیز (2008) نشان داد که معلمان در کشور اردن با تعاریف و استراتژی های تدریس تفکر انتقادی آشنایی کمی دارند و در مورد مفهوم واقعی آن با شک و تردید روبرو می باشند پالمر (2007) در پژوهشی به این نتیجه دست یافت میان معلمانی که گرایش های تفکر انتقادی مثبت دارند و معلمانی که تفکر انتقادی ا به عنوان یک هدف یادگیری در نظر می گیرند و از بحث در کلاس استفاده می کنند رابطه مثبت وجود دارد نتایج پژوهش الدیگدر (2009) نشان داده است که معلمان نظرهای مثبت دارند و به تفکر انتقادی علاقه مندند و در فرصت مناسب از روش های تفکر انتقادی در کلاس استفاده می کنند اما از اجزا و عناصر تفکر انتقادی اطمینان ندارند هدف از این مقاله تبیین و بررسی کج فهمی های تفکر انتقادی می باشد تا از این طریق به یک درک درست از مفهوم این نوع تفکر رسید و در جهت آموزش صحیح آن گامی موثر برداشته شود. روش پژوهش مورد استفاده روش کیفی و از نوع موردی می باشد. مبانی نظری: بیشتر اوقات مفهوم تفکر انتقادی معنای نقد کردن را به یاد شنونده می آورد که بعد منفی دارد و تاثیری ناخوشایند بر یک ایده یا عمل می گذارد بنابراین اگر از واژه انتقادی در تفکر انتقادی فقط نقد کردن صرف استنباط شود مسلما به منزله نوعی ارزیابی غیر سازنده نگریسته می شود در حالی که آن نگاهی تیزبینانه است و به معنای نقد کردن و نگاه گله مندانه و شکایت آمیز نیست فرایندی تحلیلی است که می تواند به شما کمک کند تا در جریان یک مسئله شیوه ای موثر و سازماندهی شده قرار گیرید و درباره آن مشکل فکر کنید پس تفکر انتقادی بیش از نقد کردن و هر فعالیت ذهنی دیگری هدفمند است (شعبانی، 1382). تفکر انتقادی با کج فهمی هایی در خصوص اعتقاد به یک روش واحد عدم توجه به جنبه رشد و توسعه تفکر انتقادی به عنوان هدف نهایی ، عامل زمان، کج فهمی در هدف کل نگری، میزان تحصیلات، غفلت از واقعیت های غیر مرتبط و موارد دیگری روبرو می باشد این کج فهمی ها در نهایت موجب سردرگمی می شوند و مجریان در صورتی که در خصوص مفهوم درست آن مطمئن نباشند در به کار گیری آن دچار مشکل خواهند بود (جیانکارلو، 2001). به همین جهت لازم است که این آموزش به طور صحیح انجام پذیرد و ابهاماتب که برای مجریان امر در مورد مفهوم تفکر انتقادی وجود دارد برطرف گردیده و تلاش بر آن باشد که ذهن افراد نسبت به این مفهوم از دیگاه درستی برخوردار باشد (سیف، 1387). نتیجه گیری: از نظر بسیاری ، افرادی هستند که می گویند می خواهیم به امری باور داشته باشیم و اجازه دهیم احساساتمان بر ما غلبه داشته باشند یا نمی خواهمی واقعیت جای تخیلات ما را بگیرند. صرف اینکه ما عاقل و باهوش هستیم یا دانش زیادی داریم ، تفکر انتقادی به ما می گوید چگونه هوش و دانشمان را برای رسیدن به دیدگاه های عینی و معقول به کار گیریم. این نکته بدان معنا نیست که با تفکر انتقادی، باوری باقی نمی ماند بلکه باوری که با تفکر انتقادی هم سرشت است بسیار محکم تر و منطقی تر است. خسته کننده نیست. اندیشیدن به معنای حمله به مردم نیست در طی زندگی کاری و حرفه ای احتمالا بارها از شما خواسته شده که نظرات دیگران را نقد کنید همان طور که از آنها خواسته می شود که نظرات شما را نقد کنند. اما این کار به معنای تحقیر دیگران نیست. همه ما مرتکب اشتباه می شویم و دیگران می توانند در دیدن این اشتباهات به ما کمک کنند. علی رغم آن که در سال های اخیر صاحبنظران بیش از گذشته بر ضرورت تبیین درستی نسبت به معنا مفهوم تفکر انتقادی تاکید کرده اند با وجود این ما شاهد تبلیغات و ادعاهای غیر واقعی هستیم مبنی بر اینکه در آموزش های تفکر انتقادی انجام می پذیرد و این از آن جهت است که عده زیادی از آموزش دهندگان و متولیان امر هیچ درکی نسبت به مفهوم و معنای تفکر انتقادی ندارند و دچار بد فهمی ها و کج فهمی هایی در این زمینه هستند.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

مهدی شاملو

کارشناس ارشد فلسفه تعلیم و تربیت

مراجع و منابع این مقاله:

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
  • حسینی، سیدعباس؛ بهرامی، مسعود(1381). مقایسه تفکر انتقادی در دانشجویان سال ...
  • سیف، علی اکبر. (1387). روانشناسی پرورشی نوین. تهران: دوران. ...
  • شعبانی، حسن(1382). روش تدریس پیشرفت‌(آموزش مهارتها و راهبردهای تفکر)، تان ...
  • Alazzi, K. F. (2008). Teachers perceptions of critical thinking: A ...
  • Aldegether, R. (2009). Teacher educator's opinion and knowledge about criticat ...
  • Barnes, C. A. (2005). Critical thinking revisited: Its past, present, ...
  • Palmer, S. M. (2007). Critical thinking dispositions of part-time faculty ...
  • Giancarlo, c..and Facione, p., (2001). A look acros four years ...
  • نمایش کامل مراجع