ضرورت شناخت فلسفه ساختاری میدان صاحب الامر تبریز در احیاء بافت تاریخی آن

موضوع مرمت بافتهای تاریخی در حفظ و اشاعه فرهنگ و هویت هر منطقه نیازمند شناخت کامل در زمینه های مختلف تاریخی، فرهنگی وفلسفه وجودی آن اثر می باشد که عدم توجه کافی به این مهم از ارزشهای آن کاسته و با کم رنگ کردن اهمیت واقعی بنا ، زمینه هایفراموشی ، تخریب و تغییرات نا مناسب درکاربری و فضای کالبدی بنا را مهیا می سازد. حفظ و احیاء ارزشها و ویژگیهای تاریخی از گذشته تا به امروز موضوع توجه متخصصان و معماران بوده است لذا منطقه آذربایجان نیز در دوره های مختلف معرف و خواستگاه سبکهای معماری به سایر مناطق ایران بوده و علاوه بر آن الگوهای ساختاری متعددی را میتوان در بافتهای تاریخی ایران از این منطقه مشاهده کرد . میدان صاحبآباد تبریز نمونه بارزی ازاین ادعاست که الگوی ساخت میدان نقش جهان اصفهان بوده و به نظر نگارنده در وجه تسمیه این میدان (نقش جهان) نیز از فلسفه ساختاری آن الهام گرفته شده است که متاسفانه به دلیل عدم توجه کافی، خصوصاً در دوره های اخیر ، علاوه بر تغییر سیمای کالبدی میدان، فلسفه ساختاری آن نیز دگرگون شده که مستلزم توجه و بازشناسی ویژگیهای ساختاری این میدان می باشد تا بتوان با احیاء مفاهیم وجودی آن به یک ایده آل مناسب در باز زنده سازی این میدان و تعریف مناسب کاربری آن دست یافت. در این مقاله سعی شده تا فلسفه نهفته در ساختار این میدان بررسی و تاثیر گذاری آن بر ساختار میدان نقش جهان مورد باز بینی قرار گیرد و راهکارهای باززنده سازی در این میدان بررسی گردد

کلیدواژه ها:

فلسفه وجودی ، باززنده سازی ، احیاء ، سیمای کالبدی