واکاوی فرایند تغییر برنامه درسی وعلل مقاومت در برابر آن

برنامه درسی بعنوان هسته اصلی نظام آموزشی، تضمین کننده کیفیت واثربخشی هرنظام آموزشی می باشد. بازنگری وتغییر برنامه های درسی به منظور پاسخ گویی بیشتر باشرایط جدیداجتماعی صرفا باوضع قوانینی حاصل نمی شود. (مهدویف 1389) بلکه به نظر می رسد هرگونه تغییری دربرناه های درسی، بدون برطرف نمودن موانع موجود واصلاح تفکرمجریان برنامه نمی تواند بصورت کامل صورت گیرد. توجه به تمامی فاکتورهای تغییرآموزشی ازاین جهت حائز اهمیت است که پس ازاعمال تغییردچارشکست نشویم. همان طورکه فولان ( 2007) می گوید: ((افراددربرابر تغیر مقاومت می کنند، بدین دلیل که نمی دانند چگونه ازعهده آن برآیند)) این جمله بدین معناست که باافزایش آگاهی معلمان و مجریان برنامه ی درسی درخصوص تغییرات واصلاحات صورت گرفته ، می توان مقاومت آنان را کاهش داد. بطوریکه پذیرای تغییرات ایجادشده باشند. مقاومت دربرابر تغییر، هرنوع نگرش یارفتاری است که اکراه شخص به انجام یاحمایت ازیک تغییرواجرامطلوب رامنعکس می کند که چنین مقاومت هایی اغلب توسط عاملین اجرادیده می شود( موسی پوروصابری ، 1389) .بنابرآنچه گفته شد، برای اجرای موفقیت آمیز تغییرات واصلاحات ، باید درابتداشرایط تغییر رافراهم کردوموانع موجوددر برابرتغییرات راشناسایی ورفع نمود. براین اساس پژوهش حاضربا هدف شناسایی وواکاوی فرایند تغییربرنامه درسی و علل مقاومت دربرابر آن انجام شده است. شناخت این موانع به برنامه ریزان کمک خواهد کردتافرایند تغییر و اصلاح برنامه های درسی رابطور اثربخش مدیریت نمایندوذهن ها رامهیای پذیرش تغییرا پیش روسازند.

کلیدواژه ها:

تغییربرنامه درسی ، مقاومت در برابرتغییر ، پذیرش تغییر