نقش حاکمیت شرکتی در کیفیت سود

موضوع حاکمیت شرکتی از دهه 1990 در کشورهای صنعتی پیشرفته جهان نظیر انگلستان، استرالیا و برخی کشورهای اروپایی مطرح شد .سابقه این امر به گزارش معروفی به نام گزارش کادبریی برمی شود که در سال 1992 منتشر شد .در این گزارش به وجود سهامداران نهادی و برقراری سیستم کنترل داخلی و حسابرسی داخلی تاکید زیادی شده بود. این گزارش در سال 1995 توسط کمیته گرینبری بررسی مجدد و در سال 1998 توسط کمیته هامپل نهایی شد. اکثر کشورهای جهان از جمله انگستان، چین، کره، کانادا، استرالیا و ... دارای چنین نظام‌نامه راهبری بصورت مدون می‌باشند. در آمریکا نیز افشای ماجرای انتخابات واترگیت و همچنین تقلب در بازار سرمایه آمریکا در سال 2001 باعث تصویب قانونی به نام ساربینز آکسلی یا همان حاکمیت شرکتی شد. هدف مقاله حاضر مروری بر پژوهشهای انجام شده در زمینه ویژگیهای حاکمیت شرکتی و تأثیر آن بر بهبود و کیفیت گزارشگری مالی شامل کیفیت سود و مدیریت سود است. این مهم، در چارچوب مروری بر تحقیقات پیشین پیرامون ویژگیهای حاکمیت شرکتی و معیارهای کیفیت گزارشگری مالی انجام می‌شود. باتوجه به نتایج پژوهش‌های انجام شده، به نظر می‌رسد که حاکمیت شرکتی و مکانیزمهای آن باعث کاهش مدیریت و هموارسازی سود شده و همچنین منجر به محتوای اطلاعاتی بهتر سود، کیفیت بهتر سود و دقت و صحت بیشتر پیش‌بینی سود می‌شوند.

کلیدواژه ها:

تمرکز مالکیت ، حاکمیت شرکتی ، سهامداران نهادی