بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر خشونت روانی علیه زنان مطالعه موردی: شهرسنندج

خشونت روانی می تواند آثار تخریبی بیشتری نسبت به سایر انواع خشونت ها بر جای بگذارد و تاثیر آن نیز از نظر مدت زمان، طولانی تر از ابعاد دیگر خشونت می باشد. پس طبیعی است که گاهی این نوع خشونت، فرد قربانی را به سوی خودکشی بکشاند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر خشونت روانی علیه زنان در شهر سنندج است. پژوهش کنونی در ذیل پژوهش های پیمایشی قرار می گیرد. حجم نمونه که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است، شامل 158 نفر از زنان متاهل ساکن شهر سنندج می باشد که به واسطه قرار گرفتن در معرض خشونت روانی از سوی همسرانشان به کلینیک های مددکاری اجتماعی و مشاوره مراجعه کرده اند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر، پرسشنامه ای 56 سوالی است. روایی گویه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 76/0 بوده و جهت تعیین اعتبار آن نیز روش های اعتبار محتوا و اعتبار صوری به کار گرفته شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی چند متغیری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که 2/46 درصد از زنان خشونت دیده شهر سنندج خشونت روانی را در سطح بالا تجربه کرده اند. بین متغیرهای پایگاه اجتماعی-اقتصادی خانواده، حمایت اجتماعی، پایبندی به باورهای دینی و بروز خشونت روانی علیه زنان رایطه معنادار مستقیم وجود دارد و جهت این رایطه منفی می باشد. از سوی دیگر بین فاصله سنی زوجین، یادگیری نقش های جنسیتی، فرهنگ مردسالاری در خانواده های زنان خشونت دیده و بروز خشونت روانی علیه زنان رابطه معنادار مستقیم و مثبت وجود دارد. بدین ترتیب فرضیه های پژوهش با سطح اطمینان 95% مورد تایید قرار گرفت.انجام پژوهش هایی با اولویت شیوع شناسی و اتیولوژی (سبب شناسی) صحیح خشونت خانگی، شناخت عوامل مربوط به تاب-آوری زوجین، بررسی تجربه زیسته زنان قربانی خشونت و بویژه خشونت روانی و تاکید بر رویکردهای محله محور و اجتماع محور در مداخلات اجتماعی، تاکید بر فرهنگ سازی در گروه مردان و زنان جهت تغییر نگرش آنان نسبت به حقوق زنان و مردان در جامعه، طراحی و ایجاد سامانه جمع آوری و ثبت اطلاعات مربوط به زنان خشونت دیده در مراکز استان ها، تاسیس مراکز مداخله در بحران با تاکید بر کاهش و مداخله در موارد خشونت خانگی می تواند در کاهش این پدیده نقش موثری داشته باشد.

کلیدواژه ها:

خشونت خانگی ، خشونت روانی ، پایگاه اجتماعی-اقتصادی ، حمایت اجتماعی ، یادگیری نقش های جنسیتی ، پایبندی به باورهای دینی ، فرهنگ مردسالاری