ارایه مدل مدیریتی نتیجه‌گرا در بخش تولیدی

در سالهای اخیر، افزایش آگاهی‌های مصرف کنندگان از یک سو و رقابتی شدن بازارها از سوی دیگر، مدیران سازمانها را به سوی ارتقاء کیفیت فعالیتها و رفتارهای سازمانی و محصولات تولیدی یا خدماتی که به مشتریان خود عرضه می‌کنند، رهنمون ساخته است. در ضمن، با آزاد شدن تجارت جهانی و علاقمندی کشورها به عضویت در سازمان تجارت جهانی این باور در کشورمان شکل گرفته است که به محض رفع موانع تعرفه‌ای در کشور، صنایع داخلی باید توانایی رقابت با کالاهای مشابه خارجی را در یک شرایط کاملاً برابر یعنی بدون حمایت دولت داشته باشند. با علم به این واقعیت، باید عزم همه تولید کنندگان جهت حرکت به سوی ارتقای کیفیت و تولید محصولاتی با کیفیت بالاتر راسخ‌تر شود. اما، تولید محصولات و خدمات با کیفیت بدون توجه به کارکردها و نقش مژثر و تعیین کننده یک ساختار سازمانی قوی و فعال دست نیافتنی و سخت می‌نماید. از اینرو باید با هدف تولید و عرضه محصولات و خدمات مشتری / بازارپسند، ساختار سازمانی و عوامل داخلی یک سازمان را مورد بررسی قرار داده و در جهت اصلاح و بهبود آنها برآمد. در این میان، تنها تأکید بر عواملی مثل هزینه و کارکرد محصولات برای تأمین نیازهای دایماٌ درحال تغییر بازار کافی و بسنده نیست. مدیریت، اداره، سرپرستی و اجرای کیفیت یا Quality Management معنی ایستا و ثابتی ندارد. بلکه این نگرش دایماً درحال گسترش و توسعه است. زیرا مشتریان و کاربران در جستجوی محصولاتی هستند که بتوانند نیازهای آنها را برطرف کرده و در عین حال، واجد فنون و روشهای نوآورانه و خلاقانه باشند. به بیان دیگر، تولید کنندگان امروزی هم باید به جنبه‌های نرم‌افزاری و هم جنبه‌های سخت‌افزاری کیفیت محصولات توجه کنند. در همین ارتباط، برخی از شرکتهای ایرانی موفق شده‌اند که ارتباط و همخوانی مناسبی بین جنبه‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری کیفیت ایجاد کنند. تکنیک مورد استفاده برای انجام این کار همانطور که در بالا هم آمد “مدیریت کیفیت” است. اما به زعم ما ویژگیهای نوین حرکت کیفیت‌خواهی در سه نکته اصلی نهفته است.