طراحی محتوای الکترونیکی درس ژنتیک باکتریها بر اساس رویکردهای مبتنی بر نظریه یادگیری شناختگرایی و سازندهگرایی، و سنجش اثربخشی آنها

پژوهش حاضر، از طریق مقایسه اثربخشی الگوی آموزشی مبتنی بر نظریه شناختگرایی )تلفیق الگوی آموزشی مریل و رایگلوث( با اصول آموزشی مبتنی برنظریه سازندهگرایی بر میزان یادگیری، و نگرش دانشجویان رشتهپزشکی دانشگاه علوم پزشکی ارتش در عنوان درسی ژنتیک باکتری به شناسایی الگوی آموزش اثربخش پرداخته است. این پژوهش به روش آزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه مقایسه انجام شد. جامعه - آماری کلیه دانشجویان رشته پزشکی عمومی دانشگاه علوم پزشکی ارتش بودند که درس باکتریشناسی را در نیمسال اول سال تحصیلی95-94 انتخاب کرده بودند، و اعضای کلاس) 44 نفر( مبحث ژنتیک باکتریها به عنوان نمونه بهطور تصادفی در دو گروه آزمایشی 1 و 2 )هرگروه 24 نفر( جایگزین شدند. میزان یادگیری از درس ژنتیک باکتری از طریق ابزار آزمون به صورت پیشآزمون و پسآزمون سنجیده شد و پایایی این پرسشنامه با استفاده از روش کودرریچاردسون و فرمول KR20 معادل0/80 محاسبه شد. ابزار دیگر پرسشنامه استاندارد سنجش نگرش بود که پایایی این پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ معادل0/93 محاسبه شده و روایی محتوایی آن توسط متخصصان این حوزه تایید شده است. دادههای گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی)آنکووا و مانوا( مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه کلی نشان داد که بین میزان یادگیری و نگرش دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد بهطوری که یادگیرندگان در گروه آموزش الکترونیکی براساس اصول سازنده گرایی از نگرش بهتر و میزان یادگیری بالاتری نسبت به گروه مقایسه برخوردار بودند

کلیدواژه ها:

تئوری یادگیری ، سازنده گرایی ، شناخت گرایی ، یادگیری الکترونیکی