ارتباط بین مصرف خانگی آب با متغیرهای درآمدی و تحصیلی

کشور پهناور ایران با توجه به وسعتش، کشور پر آبی محسوب نمی شود و همواره در این حوضه با کمبود مواجه بوده است. از سوی دیگر، ما نتوانسته ایم از این منابع محدود آبی به شکل کارا و بهینه استفاده کرده و دچار مصرف گرایی زیادی شده ایم. تمامی تلاش ما در این مقاله این است که بتوانیم از یک سو تحلیلی پیرامون نقش دولت و سایر نهادها در اصلاح الگوی مصرف را بیان کرده و از سوی دیگر بتوانیم علل مصرف گرایی افراد جامعه را ریشه یابی کنیم. مسئله اصلی تحقیق ما این است که آیا بین درآمد و سطح تحصیلات خانوارها با میزان مصرف انرژی خانوار (در این تحقیق میزان مصرف خانگی آب) در یک بازه زمانی 18 ساله، ارتباط معنا داری وجود دارد یا خیر؟ نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در سطح اطمینان 95/0 بین درآمد خانوار و میزان مصرف مازاد بر الگوی مصرف بهینه، همبستگی قوی و مثبتی وجود دارد. این موضوع اهمیت لایحه هدفمند کردن یارانه ها را نشان می دهد، زیرا بر طبق پژوهش های ما، دهک های بال تر جامعه انرژی بیشتری مصرف می کنند و با اجرای این لایحه، زیر ساخت های اقتصادی لازم برای مصرف عادلانه را فراهم می کند. همچنین رابطه معنا داری بین تحصیلات خانوار با مصرف مازاد بر الگوی بهینه آب وجود ندارد؛ که متأسفانه نشان می دهد نهادهایی چون آموزش و پرورش و آموزش عالی نتوانسته اند زیر ساخت های فرهنگی لازم را برای اصلاح الگوی مصرف را به نحو مطلوب فراهم کنند

کلیدواژه ها:

اصلاح الگوی مصرف ، مصرف خانگی آب ، درآمد ، میزان تحصیلات