مقایسه نظریه کلاسیک و تئوری ناپارامتریک سوال در هنجاریابی آزمون های روانی

پژوهش حاضر هنجاریابی آزمون STAXI-2 بر پایه دو نظریه کلاسیک و تئوری ناپارامتریک سوال پاسخ و مقایسه آن هامی باشد. به همین منظور آزمون بر روی 300 نفر از دانش آموزان 15-18 سال اجرا شد و انتخاب نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای صورت گرفت. این پرسشنامه شامل 57 آیتم در 6 مقیاس و 5 خرده مقیاس و یک شاخص کلی بیان خشماست. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از نرم افزارهای SPSS و MSP استفاده شد. نتایج نشان داد آزمون از روایی وپایایی بالاو قابل قبولی برخوردار است. بر پایه تئوری کلاسیک پس از حذف سوالات نامناسب آزمونی با 45 آیتم و تحت مدل NIRT وپس از استفاده از فرایند AISP آزمونی با 32 ماده دارای برازش انتخاب شد. بین ضریب تشخیص به دست آمده از دو گروهنمونه در NIRT همبستگی بیشتری در مقایسه با CTT وجود دارد. معناداری پارامترهای سؤال توسط آزمون t بررسیشد . در CTT تفاوت برآورد شاخص در دو نمونه معنی دار اما در NIRT تفاوت معنی دار نبود. طبق نتایج در NIRT ،ضریب مقیاس پذیری ثابت است و تحت تأثیر ویژگی های آزمودنی ها قرار نمی گیرد اما در CTT تفاوت بین برآوردشاخص سؤال، زیاد و تفاوت معنی دار است و در این نظریه برآورد تحت تاثیر نمونه میباشد. بنابراین، می توان نتیجه گرفتکه نظریه سؤال پاسخ غیرپارامتریک از لحاظ نظری و عملی بر نظریه کلاسیک برتری دارد.

کلیدواژه ها:

مدل کلاسیک اندازه گیری ، مدل غیرپارامتریک سؤال پاسخ ، آزمون های روانی ، آزمون خشم اسپیلبرگر