بررسی رابطه هوش عاطفی کارکنان و سرمایه فکری مرکز روانپزشکی رازی تهران

در سال های اخیر، اهمیت هوش عاطفی به دلیل تغییرات پویای سازمان ها بر روی سرمایه فکری در دنیای جهانی افزایش یافته است. به این منظور مدیران و کارکنان سازمان ها و شرکت ها به عنوان تصمیم گیرندگان استراتژیک نقش مهمی را بازی کرده و جهت اثر بخشی تصمیمات به ارتقاء هوش عاطفی نیاز دارند. روش کار: روش انجام این تحقیق، توصیفی پیمایشی با هدف کاربردی است، تعداد 95 نفر ازکارکنان در این مطالعه شرکت نمودند و ابزار جمع آوری داده یا از طریق پرسشنامه و با استفاده ازنرم افزار spss/20 و ضریب همبستگی پیرسون و فرضیه ها براساس مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار pls داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاکی از وجود رابطه ای مثبت میان هوش عاطفی و سرمایه فکری حکایت دارد (0/359 = r)، ضریب پایایی این مطالعه از طریق کرونبا آلفا 90/2% بدست آمد. نتایج نشان داد که سه متغیر از ابعاد پنج گانه هوش عاطفی (خود انگیزی، خود کنترلی، مهارت های اجتماعی) تاثیر مثبت و معنا داری بر روی سرمایه فکری سازمان دارد. باید در مورد ابعاد خود آگاهی و همدلی و همچنین در رابطه با سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای مطالعه گسترده ای صورت گیرد. توجه به این شاخص یا توجه به دیگر شاخص های هوش عاطفی و سرمایه فکری است که می تواند منجر به ارتقاء سرمایه فکری سازمان شود.

کلیدواژه ها:

هوش عاطفی ، سرمایه فکری ، کارکنان ، روانپزشکی رازی