تفکر انتقادی ؛ پیامدهای فردی و اجتماعی

یکی از ویژگی های اساسی انسان آگاهی از رفتار خود و برخوداری از نیروی تفکر است. به عبارت دیگر انسان می تواند ازرفتار خود آگاه باشد و در برخورد با مسائل و امور متفاوت از نیروی تفکر خود استفاده کند. علاقه به توسعه تواناییهای تفکرانتقادی در محافل آموزشی پدیده ای جدید نیست و منشا چنین علاقه ای به مکتب افلاطون بر میگردد.امروزه تفکر انتقادیبه منزله مهارت اساسی برای مشارکت عاقلانه در یک جامعه دموکراتیک شناخته شده و در دنیای مدرن به منزله مهارتضروری ، مورد حمایت است.تفکری انتقادی می شود که؛ فرد از مدارک و شواهد موجود بالاترین درک را داشته باشد و درککردن ، فرد را قادر می سازد تا نظرات و معانی را که در ورای هر چیز مهم، وجود دارد آشکار سازد.حتی در موقعیتهایروزمره، تفکر انتقادی مرز واقعی میان شکست و موفقیت در هر کار را می نمایاند و به موفقیت یاری می رساند.تفکر انتقادیاز طریق ایجاد روابط معقول میان انسانها و تصمیم گیری بر اساس تحلیل عناصر یک موقعیت و تفکیک عناصر مطلوب ازنامطلوب، زندگی توأم با آرامش ومهربانی را به ارمغان می آورد.تفکر انتقادی منطبق با ویژگیهای عقلانی انسان مانندکنجکاوی و ترقی طلبی است.در دنیای فعلی الگوی عمومی تعلیم وتربیت در حال تغییر از آموزش برای اشتغال واستخدام بهآموزش برای قابلیت استخدام است؛ این امر نیازمند آن است که نهادهای آموزشی ، افرادی را پرورش دهند که توناییتشخیص ، حل مسئله و توانایی تصمیم گیری از طریق استفاده از تفکر انتقادی و خلاق را داشته باشند. از طرفی موفقیت هرنظامی به توانایی افراد در تحلیل و تصمیم گیری متفکرانه بستگی دارد که آموزش و پرورش هر کشور نباید از این امر مهمغافل بماند.

کلیدواژه ها:

تفکر انتقادی ، پیامدهای فردی ، پیامدهای اجتماعی