هرمنوتیک از دیدگاه روش شناختی تحقیق

انسان جستجو گر در طول تاریخ با توسل به ابزار، روش ها و متدهای مختلف جهت نیل به شناخت مبادرت ورزیده است و مراحلمختلف ، ربانی ، متافیزیکی ، اثباتی را از سر گذرانیده است و اکنون عصر پست مدرن جولانگاه بروز روش هایی با صبغه ورویه متفاوت ازدوران مدرن است که عرصه پدیده های انسانی روش هایی متفاوت از علم طبیعی را می طلبد که بتواند جوانب مختلف امر انسانی را بسنجد .در این مقاله پس از ذکر مقدمه ای از تاریخ روش شناسی علوم که بیشترمتأثر از اثبات گرایی و علوم طبیعی بوده است ، روند شکل گیریروش هرمنوتیک را به عنوان روشی برای پدیده های انسانی، نشان داده ایم درادامه پیش فرض ها و اصول و مبادی هرمنوتیک را بررسیکرده ایم . لغت هرمنوتیک برگرفته ازنام فرشته ای (هرمس) است که پیامهای خداوندرابه انسان می رساند .این روش بیشتردرارتباط بامتن و پیام آن وآشکار کردن محتوای پیام طرح می گردد .پس از منازعات روش شناختی که بین دانشمندان حوزه های مختلف علوم انسانی درگرفت وبه تقسیم علوم به علوم طبیعی وعلوم انسانیانجامید ولزوم به کارگیری روشهای کیفی وازجمله هرمنوتیک که تناسب بیشتری با حوزه های انسانی دارد هرچه بیشتر مشخص گردید.بعضی مسایل همچون زمانمند بودن ، تعامل دوطرفه کلیت واجزاء ،تاریخی نگری وروانشناختی بودن به عنوان جزء لاینفک پدیده هایانسانی درروش هرمنوتیک قابل توجه وتحقیق اند که روشهایی که از علوم طبیعی تبعیت می کنند توانایی کثرت نگری ندارند.