بررسی رابطه تفکر استراتژیک و هوشمندی رقابتی با رویکرد الگویابی معادلات ساختاری در صنعت فرش ماشینی کاشان

هوشمندی رقابتی ازجمله مفاهیم مهم مدیریت استراتژیک است که به عنوان فرایند نمایش محیط رقابتی شناخته میشود هوش رقابتی مدیران ارشدسازمان را قادر به اخذتصمیمات آگاهانه ازتحقیق وتوسعه بازاریابی و تاکتیکهای سرمایه گذاری تا استراتژیهای بلندمدت می نماید تفکر استراتژیک هم تلاشی برای نواوری و تجسم آینده ای جدید و بسیارمتفاوت برای سازمان است که ممکن است به تعریف مجدد استراتژیهای اصلی بینجامد هدف ازنگارش مقاله حاضر بررسی رابطه تفکر استراتژیک و هوشمندی رقابتی درحوزه فرش ماشینی منطقه کاشان است پنج شاخص ازتفکر استراتژیک و چهارشاخص هوش رقابتی را ازطریق بررسی ادبیات موضوع و نظرات خبرگان درقالب یک مدل تهیه نموده و تلاش کردیم روابط موجود میان عناصرمذکور را مطالعه کنیم دراین مقاله گردآوری داده ها ازطریق پرسشنامه بدست آمده و ماهیت آن توصیفی همبستگی است پایایی پرسشنامه برمبنای آلفای کرونباخ است فرضیه ها به روش مدلیابی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار LISREL آزمون شد آماربدست آمده نشان میدهد که بین تفکر استراتژیک و هوشمندی رقابتی درصنعت فرش کاشان رابطه معناداری وجود دارد میتوان ازطریق مولفه های اثرگذار بحرانی و اولویت بندی آنها درجهت بکارگیری روشهای بهبود وآموزشهای سازمانی برای کمک به مدیران گام برداشت

کلیدواژه ها:

تفکراستراتژیک ، هوشمندی رقابتی ، فرش ماشینی