طراحی و آزمون مدل مفهومی یادگیری سازمانی و متریک های بازاریابی از منظر نوآوری ) مطالعه موردی: شرکت زمزم اصفهان

هدف از تحقیق حاضر طراحی مدلی است که رابطه بین یادگیری سازمانی و متریک-های بازاریابی از منظر نوآوری را مورد بررسی قرار دهد. در این تحقیق با استفاده از پرسشنامه 35 سوالی به بررسی یک نمونه 100 تایی از مدیران و کارکنان در شرکت زمزم اصفهان پرداخته شد. در این راستا، بر اساس ادبیات تحقیق، مدلی برای نشان دادن رابطه بین یادگیری سازمانی و متریک های بازاریابی، طراحی و با استفاده از نرم افزار لیزرل مدل مذکور مورد آزمون قرارگرفت. بر اساس نتایج حاصل از انجام تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه، مشخص شد که یادگیری سازمانی بصورت مستقیم بر متریک های بازاریابی موثر است. یعنی عوامل سه گانه یادگیری سازمانی (شناخت، رفتار، عملکرد) به صورت مستقیم بر روی متریک بازاریابی از منظر نوآوری تاثیر می گذارند در مدل مورد بررسی مقدار شاخص های برازش (99/0 = GFI و 96/0 = AGFI) نشان دهنده مناسب بودن مدل می‌باشد. در جمع بندی به این نتیجه می رسیم که افزایش نوآوری متریک های بازاریابی تحت تاثیر نوع شناخت، رفتار و عملکرد کارکنان و مدیران شرکت است. سازمان ها می توانند با ایجاد بستر مناسب این مهم را تحقق بخشند

کلیدواژه ها:

بازاریابی ، متریک بازاریابی ، یادگیری سازمانی ، نوآوری ، شرکت زمزم