انتقال بین حوضهای آب و نقش آن بر امنیت غذایی استانهای مبدا

سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 647

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

GOMCHAMBER01_041

تاریخ نمایه سازی: 25 فروردین 1394

چکیده مقاله:

ایران از نقطه نظر منابع آبی، در زمره نواحی آسیب پذیر جهان قرار داشته و بخشهای فراوانی از آن دچار بحران کم آبی می باشند. توزیع ناهماهنگ آب، خاک و جمعیت و نیز پراکنش ناموزون زمانی و مکانی بارشها، موجب بروز تضاد عرضه و تقاضا در خصوص این ماده حیاتی گردیده است. به سبب افزایش نیاز آبی کشور، ضروری است به گزینه های گوناگونی جهت تامین منابع اندیشیده شود. در مقاله حاضر به اثرات یکی از این گزینه ها (انتقال بین حوضهای آب)، بر امنیت غذایی استان مبدا پرداخته شده است. انتقال بین حوضهای آب، یعنی انتقال فیزیکی آب از یک حوضه آبریز به یک حوضه دیگر. در جابجایی یاد شده، حوضه آبریز اولیه آب خویش را از دست داده و حوضه ثانویه آب بدست می آورد. از میان تجارب بینالمللی انتقال آب، میتوان انتقال آب از جنوب به شمال چین، جابجایی آب در ایالتهای نوادا و تگزاس آمریکا، انتقال آب از لسوتو به آفریقای جنوبی و نهایتا جابجایی آب در کشورهایی چون ژاپن، نپال و شوروی سابق را نام برد. در ایران نیز انتقال آب از سرشاخه های کوهرنگ به حوضه زاینده رود، یکی از مشهورترین جابجایی ها میباشد. با توجه به پراکنش ناموزون زمانی و مکانی بارشها و روانآبها در ایران، مناطق مرکزی و شرقی غالبا با کمبود درگیر بوده، در حالی که اکثر نواحی شمالی و بخشهایی از استانهای غربی، با آب مازاد مواجه هستند. انتقال حوضه به حوضه آب، آثار اقتصادی و اجتماعی فراوانی دارد که بر امنیت غذایی استانهای مبدا نیز اثر میگذارند. امنیت غذایی عبارت است از دسترسی فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی همه افراد، در تمام اوقات به غذای کافی، ایمن و مغذی، اغذیه ی که نیازهای مربوط به رژیم غذایی افراد را برای زندگی سالم و فعال برآورده سازد. از جمله آثار احتمالی نامناسبی که به طور مستقیم و یا غیرمستقیم بر امنیت غذایی استانهای مبدا اثر می گذارند، میتوان به تخریب تالابها و پوشش های گیاهی، فشار بر سفره های آب زیرزمینی و شور و سنگین شدن آب آنها، خشک شدن قنوات و چاهها، تاخیر در آبیاری اراضی و کاهش سطح زیر کشت محصولات زراعی و باغی، غیراقتصادی شدن و کاهش کیفیت محصولات کشاورزی، آسیب به صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی، کاهش درآمد کشاورزان، تغییر شغل و مهاجرت ایشان، افت درآمدهای مالیاتی وابسته به کشاورزی، تقلیل میزان علوفه تولیدی، تغییر تقویم کوچ عشایر و نهایتا زیان به بخش دامپروری، کاهش تولید فرآورده های لبنی و سایر محصولات دامی، خسارت به آبزیپروری و در مجموع افزایش محدودیتهای غذایی، اشاره نمود. فارغ از این گونه اثرات بر امنیت غذایی حوضه مبدا، چنانچه راهکارهای دیگر تامین آب پاسخگوی نیاز نبوده (همانند مدیریت تقاضای آب و کاهش مصرف آن) و ضرورت انتقال بین حوضهای حس گردد، توجه به تجربه کشورهای دیگر، معیارهای بین المللی مانند اصول پنجگانه یونسکو یا پروفسور کاکس (اصول اقتصادی (دو مورد)، زیستمحیطی، اجتماعی و توزیع عادلانه سود حاصله در استانهای مبدا و مقصد)، الزامات قانونی کشور (همانند برنامه پنجم توسعه)، شناخت نیازهای واقعی حوضه مقصد همراه با پیش بینی نیازهای آتی حوضه مبدا و نهایتا تامل عمیق در پیامدهای طرح (حفظ انسجام فرهنگی، اجتماعی، زیستمحیطی و اقتصادی استانهای مبدا و مقصد)، میتواند یاریرسان باشد.

کلیدواژه ها:

کم آبی ، انتقال بین حوضه ای آب ، امنیت غذایی ، استانهای مبدا

نویسندگان

علی ملک شاهی مقدم

پژوهشگر علوم تغذیه، دانشکده علوم تغذیه و رژیم شناسی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران

فاطمه نوع پرست

دانشجوی سال ششم، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران، تهران، ایران

سیده نونا فتاحی ساروی

کارشناس ارشد رشته کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران