بررسی ارتباط بین برخی مکانیزم های حاکمیت شرکتی و مدیریت واقعی سود

حاکمیت شرکتی، مجموعه سیاست ها، روشها و اقداماتی است که برای تأمین منافع ذی نفعان شرکت ها تدوین و به اجرا گذاشته می شود. هدف آن، افزایش ضریب اطمینان فعالیت های شرکت و سیاست های مدیریت درراستای منافع سهامداران به طور مشخص و به طور کلی، تمامی ذینفعان است. بنابراین، می توان انتظار داشت که مکانیزم های حاکمیت شرکتی بتواند رفتارهای فرصت طلبانه مدیران را در جهت به حداکثر رساندن ثروت خود وجلوگیری از زیان رساندن به سهامداران کنترل کند. پژوهش حاضر با هدف جنبه ای ازپیامدهای اقتصادی جایگاه حاکمیت شرکتی در ایران به بررسی ارتباط بین برخی مکانیزم های حاکمیت شرکتی و مدیریت واقعی سودشرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. برای دستیابی به اهداف پژوهش تعداد 011 شرکت با روش نمونه گیری حذفی و برای دوره مالی 0831- 0831 انتخاب گردید. هدف پژوهش از نوع - همبستگی و روش شناسی آن از نوع پس رویدادی است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از روش داده هایترکیبی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین مکانیزم های حاکمیت شرکتی و مدیریت واقعی سود ارتباط معکوس وجود دارد. بدین معنی با افزایش مکانیزم های حاکمیت شرکتی میزان دستکاری در فعالیت های واقعی کاهش می یابد

کلیدواژه ها:

حاکمیت شرکتی ، هزینه های تولید ، هزینه های اختیاری ، جریان نقد عملیاتی