چالشهای مدیریت شهری درافغانستان مورد مطالعه شهرکابل

هرفعالیت اجتماعی بدون وجود مدیریت سازمان یافته ای که اهداف و ابزارهای رسیدن به آنها را مشخص کند و فعالیت ها را هماهنگ سازدازهم می پاشد وبه بی نظمی میگراید شهرها به عنوان یک سامانه System نیازمند مدیریت میباشند که به تعیین اهداف و برنامه ها پرداخته و فعلیت عناصرشهری را هماهنگ نماید مشکلات شهری درکشورهای درحال توسعه به شدت وابسته به رشدجمعیت است رشدجمعیت های شهرهای افغانستان بصورت لجام گسیخته ای درحال افزایش است بطوریکه جمعیت شهرکابل طی چندسال اخیر از2میلیون نفر درسال 2000 به بیش از5.5 میلیون نفر درسال 2012 رسیده است که این رشد بی رویه جمعیت درکنار سایرمشکلاتی که این کشورداراست سیستم مدیریت شهری کابل را دچارچالشهای اساسی کرده است این تحقیق به بررسی چالشهای موجود مدیریت شهری کابل با استفاده ازمدلهای تحلیلی و استراتژیکی سوات SWOT پرداخته و این چالشها را دربخشهای مختلف موردتحلیل و ارزیابی قرارداده است که نتایج حاصل ازآن نشانم یدهد وضعیت مدیریت شهری کابل باتوجه به پارامترهای موثردرمدیریت که شامل مدیریت یکپارچه مدیریت مشارکتی و مدیریت استراتژیک شهری است دارای ضعفهای ساختاری و کارکردی عمده ای است بطوریکه هرسه نوع مدیریت درشهرکابل جایگاه شایسته ای ندارد و عموما این شهر توسط نوعی مدیریت سنتی اداره میشود تحلیل ها درراستای مدیریت استراتژیک نشان میدهد که شهرکابل ازیکسو با وضعیت نابسامان درونی ماانند ازبین رفتن زیرساختهای شهری گسترش حاشیه نشینی الودگیهای زیست محیطی افزایش معضلات اجتماعی و اقتصاید مانند فقربیکاری بدهکاریهای اجتماعی و.. روبروست و ازسوی دیگر نیز نتوانسته ازفرصتها بهره گیری مناسب داشته باشد و ازتهدیدهای که این شهر باآنها مواجه است دوری گزیند

کلیدواژه ها:

مدیریت شهری ، مدیریت استراتژیک ، مدل سوات ، کابل