ارتباط استراتژی های خودرهبری و خلاقیت

از چالشهای پیش روی سازمانها در قرن 21، می توان به پیشرفت در تکنولوژی به ویژه ارتباطات سریع، بی حدومرز بودن بازیابی اطلاعات و تسهیم دانش اشاره کرد. نیروی کار امروزه، شامل افراد آموزش دیده ای است که از حرفه شان انتظار بیشتری دارند و تعدادشان رو به فزون است به علت وجود مقدار وسیع اطلاعاتی که در دسترس است نیروی کار قرن 21 اغلب به عنوان «نیروی کار دانش مدار» نامیده می شود. نیروی کار دانش مدار احتیاج به استقلال و قدرت به منظور تصمیم گیری و اقدام سریع دارد. آنها منتظر هدایت و مدیریت شخص دیگری نمی شوند. در واقع سبک رهبری دستور کنترل با درگیری کردن کارکنان، توانمند سازی آنها و گروه های کار خود مدیریتی، در حال جایگزینی است. سبک رهبری دستور - کنترل در سازمانی که بر نوآوری و خلاقیت بهعنوان ابزاری به عنوان حفظ مزایای رقابتی تمرکز می کند جوابگو نمی باشد بسیاری از محققان بر لزوم یک سبک جدید رهبری برای پاسخگویی به این چالشها صحه گذاشته اند. خودرهبری و استراتژیهای آن، با تأکید بر تبدیل شدن به فرد موثرتر، می تواند پاسخگوی چالشهای پیش روی سازمانهای خواستار خلاقیت و نوآوری در قرن 21 باشد در این مقاله که به روش توصیفی - تحلیلی نگارش یافته است ابتدا خودرهبری بهعنوان ابرریسک رهبری معرفی شده، سپس معتبرترین مدلهای خلاقیت مورد بررسی قرار گرفته، و درنهایت رابطه تئوریک بین خودرهبری و خلاقیت مورد مداقه قرار گرفته است.

کلیدواژه ها:

خودرهبری ، خلاقیت