ارایه مدلی برای اولویت بندی استراتژی های توسعه صنعتی با استفاده از روش تصمیم گیری گروھی فازی

سال انتشار: 1388
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 424

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICIORS03_212

تاریخ نمایه سازی: 17 آبان 1396

چکیده مقاله:

بهره مندی از منابع همراه با برآورده شدن نیازهای انسان و توجه توامان به رشد اقتصادی، توسعه اجتماعی و حفظ محیط زیست، مفهوم توسعه پایدار را رقم می زند که با رویکردی جامع نگر، دست یابی به اهداف جامعه پویا را محقق می سازد. به عبارت دیگر توسعه پایدار، دو هدف ضروری را ادغام می کند: الف) تامین زندگی مناسب، امن و ارزشمند برای همه مردم که هدف توسعه می باشد، ب) زندگی و کسب و کار مطابق با محدودیت های زیستی و محیطی که مقصود پایداری است (ورلینده، 2006). توسعه پایدار فرایند تغییری است در استفاده از منابع، هدایت سرمایه گذاری ها، جهت گیری توسعه تکنولوژی و تغییری نهادی است که با نیازهای حالی و آینده سازگار باشد (یونسکو، 1997). از این رو توجه اکید به سیاست گذاری در حوزه توسعه پایدار صنعتی، امری شایان توجه محسوب خواهد شد. بر اساس یک تعریف عمومی، سیاست صنعتی، متشکل از حوزه وسیعی از سیاست هاست که بر صنعت اثر گذار است (هولمز و سیبیرایت، 2000). سیاست صنعتی بر روی مشوق های تولید کالای خاص و مشوق های ورود و خروج از بازارهای محصولات خاصی نیز بصورت هدفمندانه تاثیر گذار هستند (پلکمانس، 2001). بنابراین تمرکز سیاست صنعتی تنها مربوط به تولید نبوده و تمامی انواع فعالیت های اقتصادی و تجاری رانیز در بر می گیرد (پرایس، 2004) و در حوزه توسعه صنعتی قابل تفکیک به دو بخش صنایع موجود و ایجاد صنایع جدید می باشد. در این مسیر رویکرد تحلیل زنجیره ارزش به منظور طراحی راه حل های سیاستگذاری با شناسایی محدودیت های موجود و ظرفیت ها و فرصت های قابل تصور، اتخاذ استراتژی ها و راهبردهای دولت محور و نیز راه حل های مبتنی بر بازار را در حل مسایل سیاست گذاری صنعتی دنبال می کند و بدین ترتیب به تاثیرگذاری راه حل ها بعد از اتمام برنامه را امید دارد. زنجیره ارزش از توالی فعالیت های وابسته و مرتبطی تشکیل شده است که برای ایجاد یک محصول یا خدمت از مرحله مفهوم اولیه تا فازهای مختلف تولید، تحویل به مصرف کننده نهایی و خدمات پس از فروش و در نهایت بازیابی یا انهدام آن، مورد نیاز است. در این راستا خدمات توسعه کسب و کار به عنوان ابزاری برای کمک به رفع مشکلات صنایع به ویژه صنایع کوچک و متوسط در طول زنجیره ارزشی صنعت، امکان طراحی راه حل های نظام متد برای غلبه بر مشکلات صتعت را فراهم می آورد. این خدمات که اساسا طیف بسیار متنوعی از خدمات را در بر می گیرد، درصدد است تا ضمن تاکید بر ماهیت زنجیره ارزش صتعت، خدماتی را متناسب با نیازمندی ها و ضرورت های صنعت و برای رفع مشکلات نهادی و یا ارتباطی طراحی و ارایه نماید. اهمیت این خدمات در نظام سیاستگذاری صنعتی تا بدانجاست که ضرورت اتخاذ راهبردهای کارآمد اثربخشی برای تقویت و توانمندسازی هر چه بیشتر بازارهای ارایه این خدمات به عنوان موضوعی مهم و بسیار کلیدی مد نظر سیاستگذاران قرار گرفته است، پیچیدگی ماهوی و ذاتی رفتارها و تعاملات بازار در کنار ضرورت توجه همزمان به حل مشکلات و چالش های خدمت محور صنعت، موضوع ملاحظه در فضای صنعت را از طریق سیاستگذاری در بازار خدمات توسعه کسب و کار ، به عنوان یکی از چالشی ترین موضوعات در نظام سیاستگذاری صنعتی مطرح می نماید، چرا که توجه به این نکته ضروری است که ارایه راهکار و سیاست مناسب، تنها با شناسایی دقیق وضعیت صنعت و سپس تحلیلی هر یک از بازارهای خدمات توسعه ی کسب و کار امکان پذیر خواهد بود و یافتن پاسخی کارآمد، نیازمند تحلیل دقیق دو طرف عرضه و تقاضا در این بازار می باشد. در این مقاله فرآیندی نظام مند و یکپارچه جهت تحلیل وضعیت بازار خدمات توسعه کسب و کار و اولویت بندی استراتژی های توسعه این بازار بر مبنای وضعیت موجود آن ارایه شده است. در این مقاله با استفاده از رویکردی تحلیلی به بررسی و مقایسه معماری داخلی بازار خدمات توسعه کسب و کار پرداخته شده و بر اساسی آن شاخص های بلوغ این گونه بازارها مبتنی بر ادبیات نظری موضوع در قالب سه شاخص اصلی عرضه، تقاضا و ارتباطات شناسایی شده اند. این شاخص ها به عنوان معیارهای اصلی اولویت بندی در فرآیند پیشنهادی مورد استفاده قرار گرفته اند. در فرآیند پیشنهادی ابتدا با استفاده از روش فرآیند تحلیل شیکه ای فازی میزان اهمیت هر یک از شاخص های بلوغ بازار از منظر گروهی از خبرگان حوزه مربوطه تعیین می گردد. دلیل انتخاب این روش دو ویژگی اصلی آن می باشد که یکی استفاده از متغیرهای زبانی و اعداد فازی برای نشان دادن قضاوت های ذهنی تصمیم گیران در رابطه با معیارهای تصمیم و گزینه ها و دیگری در نظر گرفتن اثرات و تعاملات موجود میان اجزای مدل تصمیم گیری به صورت شبکه ای از ارتباطات است. در ادامه با به کارگیری روش وزن دهی افزایشی ساده میزان بلوغ بازار خدمات توسعه کسب و کار محاسبه می گردد. در نهایت نیز پس تعیین نحوه اثرگذاری هر یک از استراتژی های توسعه بر شاخص های عرضه، تقاضا و ارتباطات، اولویت مربوط به هر یک از استراتژی ها در با استفاده از مدل برنامه ریزی صفر و یک مشخص می گردد. در پایان فرآیند پیشنهادی در صنعت پلاستیک کشور به عنوان یک مورد کاوی مورد استفاده قرار گرفته است و نتایج تحلیل ارایه شده است

کلیدواژه ها:

توسعه صنعتی ، خدمات توسعه کسب و کار ، فرآیند تحلیل شبکه ای فازی ، برنامه ریزی صفر و یک

نویسندگان

محمدرضا خاجی

دانشگاه صنعتی خواجه نصیر الدین طوسی - دانشکده مهندسی صنایع -

ناصر باقری مقدم

دانشگاه علامه طباطبایی -

مصطفی زمانیان

مدیر عامل شرکت مشاوران مدیریت توسعه عمید -