تحلیل محتوایی، زبانی و بلاغی دو شعر «زمستان» اخوان و «در شب سردزمستانی» نیما
سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 2,632
فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ICLCS01_169
تاریخ نمایه سازی: 12 تیر 1395
چکیده مقاله:
مقایسه ی دوشعر سمبلیک «زمستان» اخوان و «درشب سرد زمستانی» و رمز گشایی نمادهای به کاررفته در آنها که نمودار اوضاع اجتماعی مشترک هر دوشاعر است و بررسی نکات بلاغی و زبانی و محتوایی به کار رفته در هر دو شعر می تواند ارائه کننده نگاهی تازه در زمینه نوع نگرش و بیان این دوشاعر باشد. ویژگی مشترک این دوشعر، نوع نگاه اخوان و نیما به جامعه و مردم و محیط پیرامون خود می باشد. هر دو از زبان تمثیلی برای سردی روابط و خفقان و ستم موجود در جامعه ی خود استفاده کرده اند و با زبان رمز به بیان شکوه و اعتراض خود از وضعیت موجود جامعه پرداخته اند، اما نیما برخلاف اخوان که مأیوسانه و منفعلانه به توصیف سوز و سرمای زمستان می پردازد، امیدوار فردایی روشن است و سعی در بیداری و آگاهی مردم جامعه دار. او برخلاف اخوان که همه چیز را در تاریکی مه آلود شب و در سیطره ظلمت بی انتهای استبداد می بیند، ابتدا چراغ خویش را برمی افروزد و آنگاه از دیگران می خواهد تاچراغ خویش را برافروزند و راه خویش را روشن نمایند. نمادهایی چون شب رو زمستان، در هر دو شعر تصویرهای تقریباً مشابه و مشترک پدید آورده اند اما سمبل های دیگری چون ماه، خورشید، چراغ و درخت با توجه به بافت کلی شعر در این دو سروده معانی و تعابیر متفاوتی دارند. از نظر زبانی، زبان شعر اخوان ساده تر و روان تر از شعر نیما به نظر می رسد، با آن که دارای ترکیباتی خراسانی وار مانند: نمی خواهند پاسخ گفت، سربرنیارد کرد و ... و صور خیال فراوان است، کنایات و ترکیبات جدید و ابداعی در هر دو شعر دیده می شود، از جمله در شعر اخوان: لولی وش مغمول، سنگ تیپا خورده ی رنجور، گوش سرما برده، اسکلت های بلورآجین و غیره و در شعر نیما: کوره ی خورشید، ماه فروبسته به یخ، آمد و رفتن و غیره. از نظر بلاغی در هر دو شعر آرایه ها و جلوه های خیال فراوان به چشم می خورد، از قبیل: تشبیه، تشخیص، استعاره، کنایه، تضاد و غیره. اخوان با استفاده از فضاسازی و به کارگیری عناصر طبیعت و بویزه استفاده از اصواتی که القای معنا می کنند (صدامعنایی) به بیان هرچه روشن تر مقصود مورد نظر خویش پرداخته، از جمله با به کارگیری دو واج «آ» و «س» که از ابتدا تا انتهای شعر تنین انداز است، به القای حس سوز و سرمای زمستان و برخورد دندان ها به هم از شدت سرما کمک شایانی کرده است.
نویسندگان
صغری معتمدی
دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گلستان - نویسنده مسئول
حاج بی بی رحمانی
دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گلستان
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :