رابطه بین فرهنگ سازمانی مدل دنیسون (درگیر کار شدن) با تفکر خلاق

امروزه، چهارچوب روانشناسی به ما اجازه می دهد که بر این عقیده باشیم فرایند تفکرخلاق ذاتی نیست بلکه می تواند آموزش داده شود. ما از طریق آموزش میتوانیم به کودکان یاد دهیم که به راههای غیر معمولی فکر کنند و از طریق تفکر واگرا به بررسی مشکلات پرداخته و به راه حل های مناسب دست یابند. مساله این است که اجازه تفکر در این حیطه را به مربیان بدهیم که جریان خلاقیت، جریانی از قبل ساخته شده نیست، بلکه روندی زاینده و قابل تغییر می باشد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین ابعاد فرهنگ سازمانی بر اساس مدل دنیسون (درگیر کار شدن) با تفکر خلاق کارکنان در شرکت مخابرات منطقه 13 پستی تهران در سال 93-1392 می باشد.فرضیه اصلی این پژوهش : بین ابعاد فرهنگ سازمانی بر اساس مدل دنیسون (درگیر کار شدن) با تفکر خلاق کارکنان شرکت مخابرات منطقه 13 تهران رابطه معنا داری وجود دارد. به همین منظور درگیر کار شدن به عنوان متغیر مستقل و تفکر خلاق کارکنان به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد.جامعه آماری آن شامل کلیه کارکنان شرکت مخابرات منطقه 13 تهران بوده و از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل آماری از مرک افزار SPSS و روش آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین ابعاد فرهنگ سازمانی مدل دنیسون (درگیر کار شدن) با تقکر خلاق کارکنان رابطه مستقیم وجود دارد. نتایج فرعی نشان می دهد که بین توسعه قابلیت ها ، تیم گرایی و توانمند سازی کارکنان رابطه مستقیم وجود دارد.

کلیدواژه ها:

فرهنگ سازمانی ، ابعاد فرهنگ سازمانی دنیسون ، درگیرکار شدن ، تفکر خلاق