شناسایی و تجهیز مدیران به کارکردهای نوین در آموزش و پرورش با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: مدیران آموزش و پرورش استان خوزستان)

یکی از الزامات توسعه و پیشرفت در هر زمینه، داشتن بینش نسبت به محیط، تصمیم گیری به موقع و داشتن برنامه ی هدفمند جامع و مانع است واین امر میسر نمی شود مگر این که امر آیندهپژوهی به صورت صحیح و موفق انجام گیرد. بسیاری از مدیران بر این باور هستند که الگوهای رفتاریگذشته دیگر توانایی حل مشکلات را نداشته و پوشش مطمئنی را بر گستره فرایند سازوکارهای سیستمی فراهم نمی سازند، لذا نوعی ابهام و سرگشتگیبه هنگام اخذ تصمیمات و انجام برنامه ریزیهای راهبردی ظهور می یابد که حداقل زیان آن اتلاف سرمایه های انسانی و ریالی در بخشهای مختلف نظاماست و با توجه به تغییرات صورت گرفته در طول تاریخ در زمینه مدیریت بالطبع کارکردهای آن نیز دستخوش تغییر شده است. در این راستا پژوهشحاضر، مولفه های تضمین کارآمدی و اثربخشی، توسعه مشارکت و افزایش رقابت، نظارت، برقراری انسجام، تعامل و هم افزایی، تغییر فرهنگ سازمانی،توسعه خلاقیت فردی وسازمانی در مجهز کردن مدیران آموزش و پرورش به کارکردهای نوین عامل مهمی به حساب آورده است. روش پژوهش حاضرتوصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. جهت تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از روشهای آماری شامل الگویابی معادلات ساختاری و آزمون رتبه بندیفریدمن استفاده گردید. با توجه به نتایج مدل معادلات ساختاری حاصل از این پژوهش مشخص گردید که تمام این مولفه ها در تجهیز مدیران آموزش و پرورش به وظایف جدید موثر هستند و در بین این 6 مولفه مؤثر، مولفه تضمین کارایی و اثربخشی دارای بیشترین ضریب تأثیر (0/88) و مؤلفه توسعه مشارکت و افزایش رقابت دارای کمترین ضریب تأثیر (0/77) می باشد.

کلیدواژه ها:

توسعه منابع انسانی ، آینده پژوهی ، کارکردهای نوین در آموزش و پرورش