شهر جدید، آستانه ای برای تکوین خاطره و حافظه شهری

سال انتشار: 1384
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 876

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICONT01_002

تاریخ نمایه سازی: 16 خرداد 1394

چکیده مقاله:

[توضیح: مقالات این کنفرانس فقط به صورت چکیده در مجموعه سیویلیکا نمایش شده است] شهر جدید، عنصر نوظهوری که بخصوص در سالهای اولیه پس از جنگ های جهانی دوم و برای پاسخگویی به نیازهای فوری مسکن و بازسازی شهری شکل می گیرد، با مدد گرفتن از نهضت نوگرایی و نوپردازی های ناشی از آن، مفهومی جدید از شهر را مطرح می کند که با مفهوم کهن شهری در تقابل قرار می گیرد. شهر جدید در پاسخگویی به فوریتها و الزامات ناشی از آنها به سرعتی حیرت آور سر از خاک بر می آورد و مبشر نوعی جدید از روابط شهری با شهروند، شهروند با شهروند و این دو با فضای شهری است . در شهر جدید فرد بیش از آنکه شهروند باشد، ساکن شهر است، او به گونه ای ارادی یا غیر ارادی، از سرمیل یا اروی اجبار سکونت در شهر جدید را اختیار کرده است، او پذیرفته است که در مکانی سکنی گزیند که هیچ نشانه یا شناسه آشنایی در آنجا وجود ندارد، او پذیرفته است در کنار فرد یا افرادی زندگی کند که تا امروز آنها را نمی شناسد، با آنان آشنا نیست، هیچ رمز و راز و یا استعاره ای را با آنان سراغ ندارد . او در مکانی ساکن شده است که هیچ خاطره ای از قبل آن در ذهن ندارد، شهر خود نیز خاطره ای از خود بیاد ندارد چون در جایی استقرار یافته است که قبل از او فضایی بوده است باز و گسترده در امن طبیعت بکر، این فضا با استقرار شهر به مکان تبدیل شده است، مکانی بی خاطره قبلی، بی آوازه قبلی، بی هویت قبلی. پس، هم شهر و هم ساکن شهر هر دو از پی یک مقصود روان می شوند، اولین در پی اعلام هویت مکانی و دومین در پی اعلام هویت شهروندی، دو امر متقابلی که یکی بی دیگری ناممکن است و در این امر متقابل است که هم شهر در حافظه شهروندان می نشیند و هم شهروند مکانی را باز می شناسد که مهر و نشانه خود را بر آن زده است و آن را از آن خود کرده است و از آن خاطره ها در ذهن دارد و این، ممکن نخواهد بود مگر اینکه شهر و شهروند نسلی را نجربه کنند و این نسل شهر را تجربه کرده باشد .

نویسندگان