بررسی نفش تربیتی و اخلاقی الگوشناسی در دوران کودکی، جوانی و میانسالیحضرت یوسف (علیه السلام)

الگوها میتوانند کمک مؤثری به فرآیند تربیت و رشد اخلاقی انسان داشته باشند. به ویژه آن که متخذ از قرآن و آموزه هایوحیانی باشند. پژوهش حاضر در صدد پاسخ به چگونگی نقش تربیتی الگوشناسی در دوران کودکی، جوانی و میانسالی حضرییوسف (علیه السلام) میباشد. اولین پرسش این است که آیا وجود الگو و تبعیت از آن در زندگی انسان امری ضروری میباشد؟برای پاسخ به این پرسش، ضرورت وجود الگو و شناخت و تبعیت از آن بر اساس دلایل قرآنی و استدلال های عقلی اثباتشده است. پرسش دیگر این است که قرآن در مورد نقش الگویی در دوران کودکی حضرت یوسف چه نظری دارد؟ سپسبه نقش تربیتی الگو در دوران جوانی و نوجوانی حضرت یوسف بر اساس صفت اخلاقی عفت و حیا پرداخته میشود. با توجهبه اینکه خداوند خالق انسان و نیازهایش و مبدأ و مقصد خلقت او میباشد و به دلیل احاطه همه جانبه پروردگار به انسان، بهترینشیوه ها را در تربیتش به کار گرفته است؛ بنابراین یکی از کوتاه ترین و روشن ترین روش ها، معرفی الگوهایی از جنس او ونیازهای او میباشد. در پایان به نقش تربیتی الگو در دوران میانسالی حضرت یوسف با استفاده از تفاسیر در آموزه های وحیانیو کتب اخلاقی اشاره میگردد

کلیدواژه ها:

نقش ، تربیت ، الگو ، اخلاق ، حضرت یوسف (علیه السلام)