بررسی رابطه سیک تقکر مدیران و کیفیت زندگی کارکنان در آموزش و پرورش شهرستان دماوند

هدف تحقیق بررسی رابطه بین سبک تفکر مدیران با کیفیت زندگی کاری کارکنان بود. پژوهشگر با طرح این پرسش که آیا بین سبک تفکر مدیران با کیفیت زندگی کاری کارکنان رابطه وجود دارد، به تحلیل و تبیین موضوع تحقیق پرداخته است. جامعه آماری مشتمل بر کلیه مدیران آموزشی و کلیه کارکنان (دبیران مدارس آموزش و پرورش) شهر ستان دماوند ، رودهن و بومهن در نظر گرفته شد که با استفاده از جدول برآورد حجم نمونه مورگان 102 مدیر و 204 کارمند به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود و به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه استاندارد سبک تفکر استرنبرگ و پرسشنامه محقق ساخته سنجش کیفیت زندگی کاری استفاده شد. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS با روش های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه تحقیق با استفاده از آزمون رگرسیون خطی ساده و چندگانه دلالت بر این امر داشت که بین سبک تفکر مدیران با کیفیت زندگی کاری کارکنان رابطه معناداری وجود دارد و سبک تفکر مدیران 13 درصد از تغییرات در میزان کیفیت زندگی کاری کارکنان را تبیین می نمایند. همچنین در بین ابعاد سبک تفکر سبک تفکر قانون گذارانه و سبک تفکر قضاوتی بیشترین سهم را در تبیین کیفیت زندگی کارکنان را دارا می باشند.