قابلیت سرعت عمل در راهبرد چابک سازی سازمانی با استفاده از هوش تجاری

دنیای کنونی با شتاب فزاینده ای در حال صنعتی شدن است و میتوان سرعت را مهم ترین ثروت در هزاره سوم و عصر جدید را موسوم به عصر اطلاعات دانست. این امر ضرورت نو آوری و سریع بودن را برای بقا و موفقیت سازمان بیشتر می کند. برای بهبود سرعت عمل و کاستن زمان پاسخگویی باید شکل کاملاً جدیدی از سازمانها به وجود آیند. سازمانها باید تغییر در فلسفه حیاتشان را بپذیرند و نیز بدانند که باقی ماندن در بازار به معنای رسیدن به وضعیت سوددهی مداوم نیست بلکه بایستی به دنبال قابلیت سرعت عمل به عنوان بخشی از راهبرد چابک سازی سازمانی و رقابت و ابزار آن باشند، چرا که امروزه رقابت در ابعاد مختلفی مطرح است، مثل سرعت تحویل محصول یا ارائه خدمات به مشتری، افزا کیفیت محصول یا ارائه خدمات و کاهش قیمت محصول. سازمانها در راستای این هدف باید روی حرکت سریع اطلاعات در امر تولید، مونتاژ، توزیع، عرضه و ... متمرکز شوند. هر چه این حرکت سریعتر باشد، سازمانها سریعتر پاسخگوی نیاز و تقاضای بازار خواهند بود. بنابراین تسلط بر متدولوژی های جدید به طوری که فرایندهای سازمانی و نهایتا افزایش سرعت عمل و رقابت پذیری در محیط کسب و کار را بهبود بخشد، ضروری به نظر می رسد که از آن جمله میتوان به هوش تجاری به عنوان یک ابزار برای افزایش سرعت عمل سازمانی اشاره نمود. هدف این نوشتار بررسی تاثیر هوش تجاری بر سرعت عمل سازمانی به عنوان بعدی از راهبرد چابک سازی سازمانی برگرفته از مدل شریفی و ژانگ بوده و پس از ارائه مدل پژوهش، میزان تاثیر هوش تجاری بر سرعت عمل سازمانی را در شرکت فولاد خوزستان مورد بررسی قرار می دهد.