پارهای پیرامون فلسفهی هنر و تندیسگری نوین در معماری واکاوی مکاتب هنری الهامبخش معماری مجسمه گون جدید
سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 627
فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ICSAU02_1000
تاریخ نمایه سازی: 16 خرداد 1394
چکیده مقاله:
هنر، عامل عمده ای در هویت فرهنگیست، و در برخی قضایای کلیه ی سالبه ی به انتفاء موضوع، نمود مییابد؛ به عنوان مثال، هر جامعه ای بدون هنر، از منظر انسانی به قهقرا کشیده میشود. این مفهوم، برای حیات اجتماعی هم ضروریست، و در تنگنای ازخودبیگانگی انسان اکنون، چونان پناهگاهی پایا ازبرای ایجاد همآهنگی در تنش میان خلاقیت ذهنی و فرهنگ عینی سایه گستر است. از اینرو، اطلاق آن بر مصادیقاش، اهمیتی به سزا دارد؛ اما تفطن بدین دقیقه رهگشاست که چه بسا، دیدگاه های تعریف گرا در راستای گنجانیدن چیزی در زمره ی آثار هنری، که بر پایه ی ذات باوری مابعدالطبیعه ی ایده آلیستی استوارند، به گونه ای کافی و وافی کارگر نیفتند. از خصیصه های بنیادین هنر، رشد و بالندگی و تحول و تطور آن است، حتی در سنتهای بالنسبه ایستا. اثر هنری، نه تنها صرفاً فرمانبردار تفکر فلسفی نیست، بل پرسشهای اساسی پیرامون حقیقت را هم دگرگون ساخته است. ازپس تلاشهای شارل باتو در قرن هجدهم، جهت به نظم درآوردن هنر، متدرجاً، معماری به عنوان صورتی از هنرهای زیبا بازشناخته شد. خاصگی تندیس واری در معماری، در وهله ی نخست، از ویژگیهای فرمی سر برمی آورد، که میتوان سه وجه شکل، سازه، و ابعاد را برای آن ملحوظ داشت. با این چشم انداز، سرچشمه های معماری مجسمه گون، به بناهای روزگاران کهن -ازجمله اهرام مصر و کلیساهای گوتیک، با تأکیدی بسیار بر خرده خصائص ابعاد و سازه- میرسد؛ اما در گزارش حاضر، به طور انضمامی، رکن شکل، به عنوان عامل اصلی تندیسواری ساختمانهای نوین، برنگریسته میشود. مع الوصف، واکاوی سبکهای هنری مدرن، با برگذشتن از کوره راه نظریه های مطروحه در حیطه ی هنر، در راستای بازیابی مسیر روشن اندیشه های برسازنده ی معماری تندیسگرا، با کاربست راهبردهای کیفی و استدلال منطقی، کمال این کلاماست. تدقیق نگارندگان، حکایت از آن دارد که معماری تندیسوار، از سرچشمه های سمبولیسم، آر نوو، اکسپرسیونیسم، و بروتالیسم نو، به عنوان نگرشهای برآمده از رمانتیسیسم، و کوبیسم، کانستراکتیویسم، فوتوریسم، پوریسم، دسْتیل، و نئوپلاستیسیسم، با نظام فکری منبعث از امپرسیونیسم، سیراب میشود. شرحبیشتر مکاتب پیشین، در متن یافتنیست.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمد حبیبی سوادکوهی
پژوهشگر دکترای معماری در دانشگاه تهران. تهران، شهرک ژاندارمری
بهنوش آذری مبارکه
دانشجوی کارشناسی ارشد معماری در دانشگاه تهران. تهران، بلوار کشاورز
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :