جستاری در حکمت هنر اسلامی با رویکرد استعلای معماری ایرانی

هنر اسلامی به عنوان یکی از ماندگار ترین نوع هنر در خلق زیبایی در جهان همواره مورد توجه صاحب نظران بوده است انچه که این هنر را از سایر محصولات معاصر متمایز می کند زبان مشترک آن با روح آدمی است در واقع هرگاه به یاری نشانه های زبانی و مفهوم سازی فلسفی ، منطقی و علمی ، نتوانیم واقعیتی ، رویدادی یا تجربه ای انسانی را بیان و به دیگری منقل کنیم. به هنر پناه می بریم و در این بین هنر اسلامی شاید به دلیل بازگشتش به حس انسانی و شاید به دلیلی بازگشتش به شهود و مکاشفه ، توانایی زیادی در انتقال تجریه های درونی و باطنی زندگی ادمی دارد هنر بسیاری از جنبه های هوش را درگیر می کند زیرا پدیده ای پیچیده و چند وجهی و منبعی از انواع گوناگون تجربه در محیط خانه ، اجتماع است به این ترتیب آموزش هنرهای زیبا در کنار خواندن ، نوشتن و حساب کردن به عنوان پایه و یکی از اشکال سواد اطلاعاتی و بصری محسوب می شود از نظر اسلام هنر الهی بیش از هر چیز نشان دهنده وحدت الهی در جمال و نظم عالم است وحدتی که می توان آن را در هماهنگی و انسجام عالم کثرت و در نظم و توازن جهان مشاهده کرد هنر اسلامی در تمامی مراحل گذار انسان از زندگی تا مرگ همانا حقیقت بی زمان حکمتی است مقدس که شناخت ان حضوری و حصولی است روش کار به صورت اسنادی و کتابخانه ای ، توصیف - تحلیل منابع موجود و بررسی برخی از جنبه های خوانایی این حکمت قدسی در هنر که در پرتو انوار اسلام ناب به درجه رفیع زیبایی نائل امده است از اهداف این گذار است.

کلیدواژه ها:

هنر اسلامی ، حکمت ، زیبایی شناسی ، استعلاء