کاربرد مدل تعالی سازمانیEFQM در مدیریت آموزشی بومی سازی مدل تعالی EFQM در مدیریت آموزشی

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 903

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IIDMC01_006

تاریخ نمایه سازی: 16 اسفند 1394

چکیده مقاله:

بهبود کیفیت در زمینه هایی مانند صنعت و تولید، بهداشت و آموزش وپرورش در جهان امروز، ضرورت محسوب می شود. در قلمرو آموزش وپرورش، به دلایلی نظیر کاهش روزافزون بودجه ها، پایین بودن سطح دانش و مهارت دانش آموختگان و پافشاری مردم و دولت ها برای بازسازی یا بهسازی نظام های آموزشی، توجه به کیفیت اهمیت پیدا کرده است .در سطح جهانی، اقداماتی نظیر خودگردان کردن مدارس، ارج نهادن به ابتکارات مدیران و طولانی کردن ساعات درسی و سال تحصیلی، از نشانه های بارز توجه به کیفیت به شمار می روند. در این شرایط، صاحب نظران مدیریت در آموزش وپرورش مفاهیم مدیریت کیفیت فراگیر را با مختصری تغییر و تعدیل، ابزار مهمی برای بازسازی نظام های آموزش وپرورش قلمداد می کنند(علاقه بند، 1390)یکی از ضرورت ها و الزامات منطقی، مهم و اجتناب ناپذیر برای هر کشوری که بخواهد در عرصه گیتی حضور فعال و پویا داشته باشد، عبارت از حرکت در مسیر پیشرفت، ترقی و رسیدن به تعالی سازمانی است، که از دیدگاه علمی توسعه نامیده می شود. توسعه مدیریت فرایندی است که طی آن سطح دانش، مهارت و اطلاعات سطوح سه گانه مدیریت ارتقا یافته، موجبات استقرار شرایط لازم برای تکامل مجموعه استعدادها و توانایی های این رده فراهم خواهد آورد. مدل تعالی سازمانی نیز یک ابزار عملیاتی قوی است که می تواند برای مقاصد مختلفی توسط سازمان ها به کار گرفته شود، اما باید دقت کرد که تعالی سازمانی برداشتی نظری و تئوریک نیست، بلکه به دست آوردن و ارائه نتایج ملموس و قابل مشاهده ای است که مبتنی بر شواهد بوده، پایداری و دوام داشته باشد(جعفری، 1384).هدف غایی هر سیستم انسانی، حرکت در جهت پیشرفت، تکامل و تعالی است و تکامل و تعالی آن به رشد، پیشرفت، توسعه و تکامل اجزای آن بستگی دارد. دهه آینده، مرحله گذار بسیار حساسی برای اقتصاد، آموزش، صنعت و تجارت کشورمان است. وظایف و مسؤلیت های دولت ها در قبال جامعه، اغلب به وسیله سازمان های دولتی، صنعتی و بازرگانی موجود در جوامع صورت می پذیرد و منابع انسانی، عامل مهمی برای تحقق اهداف این سازمان ها به شمار می روند. در حقیقت؛ این نیروهای انسانی اند که سازمان های یاد شده را به سوی هدف های موردنظر سوق می دهند و زمانی که آنها به هدف های خود نایل شوند، موجبات دستیابی جامعه و سرانجام دولت ها به اهداف خود فراهم می آید. بنابر این، سازمان ها نیازمند مدیرانی نواندیش و متعهدند که با همه سختی ها و شرایط حاکم بر دنیای کنونی، بتوانند رشد و تعالی سازمان خود را ادامه دهند و متناسب با فرهنگ کشور از فنون نوین مدیریتی استفاده کنند. از آنجا که نظام آموزشی از مهم ترین و حساس ترین سیستم های یک جامعه است، این امر پیرامون آن بیشتر صدق می کند(شمس مورکانی و میرزاپور،1390)

نویسندگان

مرتضی بدری

دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی، دانشگاه علامه طباطبایی تهران