تاثیر نسبت مدول به سختی نرمال درزه در تعیین معیار پیوستگی
محل انتشار: پنجمین کنفرانس مکانیک سنگ ایران
سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 830
فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
IRMC05_008
تاریخ نمایه سازی: 12 دی 1393
چکیده مقاله:
یکی از پارامترهای مهم در طراحی حفریات زیرزمینی مدول تغییر شکل پذیری توده سنگ می باشد. روش معمول برای تخمین یا پیش بینی مدول قبل از حفاری روش های مدلسازی عددی است از طرفی شبیه سازی عددی حفره های زیرزمینی در محیط های ناپیوسته مشکل و پیچیده است از جمله ای مشکلات می توان به عدم دسترسی به خصوصیات دقیق هندسی و مکانیکی درزه ها و همچنین پیچیدگی مدلسازی در نرم افزار های محیط ناپیوسته و تحلیل پایداری محیط هنگامی که تعداد ناپیوستگی ها زیاد است اشاره نمود. از این رو استفاده از محیط های معادل در شبیه سازی عددی متداول شده است محیط معادل یا شبه پیوسته ترکیبی از خصوصیات سنگ بکر و ناپیوستگی می باشد نظریه پیوستگی تنها هنگامی که بتوان ناپیوستگی زمین را بر اساس نظریه های پیوسته و ناپیوسته طبقه بندی کرد برای بررسی توده سنگ کفایت می کند رفتار توده سنگ با درجه های مختلف درزه داری با استفاده از مدل سازی عددی و بر اساس مکانیک محیط های پیوسته و ناپیوسته توسط محققین بررسی شده است. انتخاب روش عددی و نرم افزار مناسب جهت تحلیل و مدل سازی نیازمند تعیین پیوستگی یا ناپیوستگی محیط می باشد. در این مطالعه داده های سازند بختیاری برای مدل سازی تونل در نرم افزار UDEC استفاده شد در این مقاله نشان داده شد که علاوه بر تاثیر نسبت ارتفاع تونل به ارتفاع بلوک، نسبت مدول به سختی نرمال درزه نیز در تعیین معیار پیوستگی تاثیر گذار است. همچنین روابطی جابجایی سقف و دیواره تونل بر اساس خصوصیات ناپیوستگی های ارائه شد که کران بالای محیط معادل را نشان می دهد با توجه به محاسبات پیچیده نرم افزار UDEC نمی توان کران پایین معیار شبه پیوسته را تعیین کنیم چون حافظه نرم افزار برای شرایطی که درزه ها خیلی به هم نزدیک می شوند محدود می باشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
حسن اسدالهی
دانشجوی کارشناسی ارشد مکانیک سنگ دانشگاه شهید باهنر کرمان
رضا رحمان نژاد
عضو هیئت علمی بخش مهندسی معدن دانشگاه شهید باهنر کرمان