بررسی تأثیر دوره تصدی حسابرس بر نوع گزارش حسابرسی

ازیک طرف با توجه به رابطه نمایندگی و از طرف دیگر با توجه به نیاز افراد جامعه به اطلاعات قابل اتکا و مربوط جهت تصمیم گیریدرست و مناسب، نیاز به مکانیزم هایی همچون انجام حسابرسی توسط حسابرسان مستقل حس می شود تا هم الزامی باشد برای مدیران به منظور انجام فعالیت ها در راستای بهترین منافع برای مالکان و هم ایجاد اطمینانی باشد از قابل اتکا بودن اطلاعات برای استفاده کنندگان از نتایج اطلاعات. در پی رسوایی های مالی شرکت انرونوورلدکامدر آمریکا تاپارلاماتدر اروپا که از آن ها به عنوان شکست حسابرسی یاد می شود، قوانینی همچون ساربینز- آکسلی در جهت بهبود استقلال و کیفیت حسابرسی تصویب شد که یکی از بخش های اصلی آن شامل تغییر اجباری حسابرسان شرکت ها بعد از یک دوره تصدی مشخص است. حامیان تغییر حسابرس باور دارند در صورت تغییر اجباری، حسابرسان در موقعیتی قرارمی گیرند که قادر خواهند بود در مقابل فشارها و خواسته های مدیران مقاومت کرده و قضاوت بی طرفانه تری را اعمال نمایند, در مقابل، مخالفان تغییر اجباری حسابرس عقیده دارند که عوامل دیگری مانند حفظ شهرت و اعتبار و ترس از طرح دعاوی حقوقی حسابرسان را وادار به حفظ استقلال می کنند. آن ها معتقدند حسابرسان باگذشت زمان شناخت بهتری از فعالیت های صاحب کار به دست آورده و مناسب بودن یا نبودن رویه های حسابداری وگزارشگری یافته و لذا رابطه طولانی مدت حسابرس و صاحب کار می تواند کیفیت حسابرسی را بهبود بخشد و حسابرس با حفظ استقلال خود و بدون تأثیرپذیری، گزارش حسابرسی خود را ارائه می دهد

کلیدواژه ها:

حسابرسی ، دوره تصدی حسابرس ، نوع گزارش حسابرسی