جستاری در شکل شناسی اثر هنری و دریافت معنا

سال انتشار: 1389
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,373

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_BAGH-7-14_006

تاریخ نمایه سازی: 24 مهر 1393

چکیده مقاله:

بررسی سیر تحولات فرم در تاریخ هنر، نظریه ای بنیادین در شکل شناسی آثار هنری است. می توان تاریخ هنر را از طریق بررسی شکل آثار هنری یا زیباشناسی فرم های هنری مطالعه و بررسی کرد. تاریخ هنر بر اساس روش ساخت و ساز آثار هنری و آفرینش فرم، تحقق یافته است نه از توان تفسیر، نقد و داوری ناقدان آثار هنری. گرچه ذهنیت هنرمندان، متقدم بر تحقق عینی آثارشان است، اما، این عینیت و نظام صوری آثار هنری است که تاریخ هنر را به وجود می آورد. هنر، با ساختن است که تحقق پیدا می کند. گرچه هنرمند، پیش از ساختن اثر هنری، تصوری از آن چه که باید ساخته شود، دارد اما آگاهی ها و توانایی های فنی و تکنیکی است که امکان تحقق صور ذهنی را به شکل آثار هنری میسر می کند. هنرمند به نیروی تخیل فعال، صورتی از آن چه که باید ساخته شود، می آفریند و سپس با ماده [materyile =] مناسب آن را قابل دریافت می کند. ذهنیتی که صورت محسوس پیدا نکند، تنها برای صاحب ذهنیت، به مثابه امری ذهنی، وجود دارد؛ مخترعی که فاقد توانایی های فنی در چگونگی ساخت ایده های خویش است، مخترع به شمار نمی آید و شاعری که قادر به بیان گفتاری یا نوشتاری اشعار خود نیست، شاعر نامیده نمی شود. صورت های خیالی هنرمند، می تواند نشأت گرفته از روایت، داستان، مضامین و موضوع های گوناگون و یا احساسات شخصی باشد. محتوا یا پیام هایی که می تواند دینی و اخلاقی، انسانی و اجتماعی، سیاسی و عقیدتی و یا صرفاً کنش های فردی هنرمند باشد. اثر هنری، کیفیت محسوس این قبیل موضوعات است که در زیباشناسی شکل و شگردهای آفرینش فرم، توسط هنرمند، قابلیت دریافت پیدا می کنند. هرگونه فهم و تفسیر و نقد، تنها از طریق اشکال هنری امکان پذیر است. اثر هنری، به ارزش های زیباشناسانه شکل و فرم بیان است که اطلاق می شود نه به پیام و محتوای آن و نه به چگونگی دریافت محتوا از طرف مخاطب! شناخت و تحلیل ساختار و سبک و سیاق و شیوه بیان هنرمند، از طریق رویکردهای شکل شناسی قابل مطالعه و بررسی است، نه از طریق معناشناسی اثر. هرگونه دریافت معنایی نیز تنها از طریق شکل شناسی و تحلیل ساختاری ابژه هنری امکان پذیر خواهد شد.

نویسندگان

علیرضا نوروزی طلب

استادیار گروه نقاشی و مجسمه سازی دانشکده هنرهای تجسمی، هنرهای زیبا، دانشگاه تهران