بررسی نقش و اثر دخالت دولت در علوم اقتصاد و حقوق بین الملل

تعریف نقش دولت و یا بازار علاوه بر اهمیت نظری که به عنوان معیار اصلی طبقه بندی مکاتب اقتصادی وحقوقی دارا است، در مدیریت اقتصاد ملی و تدوین راهبردهای توسعه و کلان اقتصادی نیز بسیار کلیدیاست . مطالعه نشان میدهد، مبنای تحدید یا توسعه نقش دولت و یا بازار در اقتصاد، به باور در خصوص شکست وکاستی هر یک از این نهادها در تامین اهداف اقتصادی و اجتماعی برمیگردد و چون اهداف متنوع هستند بسته بهباورهای متفاوت، مکاتب مختلف اقتصادی حول محور نقش دولت و یا بازار شکل گرفته اند. از طرف دیگر با پدیدآمدن ترتیبات فراملی و چندجانبه به عنوان ابزار مذاکره و همکاری های بین المللی، سئوالاتی در مورد چگونگیحضور و مشارکت در چنین ترتیباتی، نحوه ارتباط با آن ها و میزان اثرگذاری نهادهای فراملی بر منافع ملی مطرحمی شود.ا گسترش ارتباطات بین جوامع و دولتها در عرصه بین المللی و ضرورت انجام گفتگو برای افزایش درکمتقابل و تعیین چارچوب های حقوقی برای روابط، به تدریج ترتیبات فراملی و چند جانبه بعنوان وسیله ای برایتسهیل مذاکره، همکاری و پیگیری توافقات در قالب نهادهای منطقه ای و بین المللی بعنوان کنشگران جدید شکلگرفتند. در این چارچوب، تعاملات سه جانبه بین دولت با دولت، دولت با ترتیبات فراملی و ترتیبات فراملی بایکدیگر، فصل جدیدی در روابط بین المللی گشود. گفتگوها، سیاستها و عملکرد این نهادها و سازمان ها موجب جلبتوجه جامعه جهانی و باعث بروز واکنش هایی در جوامع گشته که از طرق مختلف بویژه رسانه ها منعکس و از مناظرمتفاوت مورد تحلیل قرار می گیرند. امروزه، اهمیت ترتیبات فراملی بر همگان آشکار است و بیش از هر زمان دیگربر اهمیت تعامل با آنها برای حل مشکلات بشری تاکید می گردد. در مقاله حاضر به بررسی نقش و اثر دخالتدولت در علوم اقتصاد و حقوق بین الملل پرداخته شده است.

کلیدواژه ها:

حقوق بین الملل ، اقتصاد ، دولت ، سیاست ، نهادهای منطقه ای