بازنگری اعتبار تجربه ی دینی

سال انتشار: 1386
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 361

فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JPT-12-48_007

تاریخ نمایه سازی: 22 آبان 1395

چکیده مقاله:

مسئله ی اعتبار تجربه ی دینی، نظر جدیدی در الاهیات نیست. حجمیت پیامبر برتجربه ی دینی او مبتنی شده است. اما ارمیای نبی اعلان می دارد که «شریعت خداوند در ( فطرت ) همه ی انسان ها نهاده شده است » و نویسنده ی ( کتاب ) امثال ( 20:27 ) بیان می دارد که روح انسان چراغ خداوند است. پولس، روح ساکن خدا ( در ما ) را اساس ایمان دینی می داند و انجیل چهارم بر اعتبار روح القدس تأکید می ورزد. بعد از دوره ای که در خلال آن هدایت نور باطنی تابع مرجعیت کلیسا قرار گرفته بود، با رنسانس حرکت جدیدی به سمت تجربه های خود اعتبار بخش فردی، ایجاد شد. در دوره های جدید بود که این نظریه به طور واقعی در بحث الاهیاتی بسیار تأثیرگذار شد. رنسانس، با پرده برداشتن از جعلیات کلیسایی، به تضعیف اقتدار کلیسا کمک کرد و با نقدهای ادبی خود از کتاب مقدس، راه را برای نسبی گرایی تاریخی ای فراهم ساخت که به کتاب مقدس به عنوان یک منبع گزارش تجربه های دینی گذشته و نه یک قانون معتبر ایمان و عمل، نگاه می کرد. در همان زمان، انسان گرایی رنسانس، اعتماد انسان به خود را افزایش داد - بخشی را با احیای احساس سر زندگی ظاهری ( در ) زندگی انسانی کاملاً زمینی یونانی و رومی و بخشی را با ترغیب انگیزش به سمت روحیه ی علمی جدیدی که از زمان راجر بیکن در حال رواج یافتن و در خدمت بسط اتکاء به تفکر بشر بود.