بررسی کارایی رویکردهای کمینگی و بهینگی در تبیین مطابقه فعل و فاعل در زبان فارسی
محل انتشار: دوماهنامه جستارهای زبانی، دوره: 5، شماره: 3
سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 456
فایل این مقاله در 26 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_LRR-5-3_007
تاریخ نمایه سازی: 16 شهریور 1395
چکیده مقاله:
در مقالهٔ حاضر به بررسی دستگاه مطابقهٔ فعلی لازم و فاعل در زبان فارسی میپردازیم. دادههای این پژوهشی را از برخی مقالات و منابع مکتوب و متون زبان گفتاری گردآوری کردهایم. چارچوب این پژوهشی دو نظریهٔ بهینگی و کمینگی است که هر دو در چارچوب مکتب زایشی مطرح شدهاند. در این تحقیق درصد دیم موارد استثنای مطابقه در دستور سنتی زبان فارسی را براساسی رویکرد کمینگی که نحو محور است و نظریه بهینگی که محدودیت بنیاد است نشان دهیم. دلیل انتخاب این دو نظریه این است که مشخصی کنیم کدام یک موارد استثنای مطابقه را بهتر بیان می کنند. مطابقه در دستور کمینگی، رابطهٔ بین جستجوگر و هدف بر پایهٔ ارزش گذاری مشخصه ها است. مشخصه ها به دو گونهٔ ذاتی و بافتی هستند و مشخصه های بافتی در بافتهای مختلف، ارزشی متفاوت دارند. در نظریه بهینگی تعامل محدودیتها بر انتخاب گزینه بهینه مطابقه تأثیر میگذارد. همهٔ موارد استثنای مطابقه در نظریهٔ کمینگی براساسی رابطهٔ بین جستجوگر و هدف بیان می شوند؛ در کاربرد محترمانه، با حضور مشخصهٔ |HON|+| شمار جمع محسوب میشود و در فعلی - های بی نهاد، جستجوگر (هستهٔ زمان) با ضمیر بی آوای PRO (هدف) مطابقه میکند. در نظریهٔ بهینگی، گزینهٔ بهینهٔ مطابقه با پیروی از سلسله مراتب نشانداری جانداری تعیین می شود. با بررسی دادههای تحقیق به این نتیجه رسیدیم که نظریهٔ کمینگی در تبیین موارد مطابقهٔ فعل با فاعل کارآمدتر از نظریهٔ بهینگی است ومی تواند مطابقهٔ افعالی بی نهال را نیز تبیین کند.
نویسندگان
والی رضایی
استادیار زبان شناسی ،دانشگاه اصفهان، ایران
مهناز آزادمنش
دانشجوی دکتری زبان شناسی،دانشگاه اصفهان، ایران