حافظ و خود دیگر: بررسی زبا شناختی چند صدایی در تخلص غزل های حافظ

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 500

فایل این مقاله در 25 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_LRR-6-5_004

تاریخ نمایه سازی: 16 شهریور 1395

چکیده مقاله:

در این مقاله به بررسی گفتمانی ابیات تخلص در غزلهای حافظ پرداخته شده است؛ چنان که با نگاه گفتمان شناختی باختینی به ابیات تخلص حافظ روشن شد که هرچند در همهٔ آنها حافظ خود را خطاب قرار میدهد و بیت آخر را به عنوان امضای اشعارش به گونه ای نتیجه گیرانه می سراید، اما در این خطاب قراردادن خود، یک گویندهٔ واحد وجود ندارد؛ به عبارت روشن تر، این «خود» که درواقع طرف مکالمهٔ حافظ است، هر بار موضعی متفاوت و نقطه نظری «دیگر» دارد. در این میان، این خطاب کنندهٔ حافظ گاه با حافظ هم موضع و موافق می شود، او را می ستاید، از او دفاع می کند و گاه در مقابل او میایستد، او را سرزنش می کند، با او به مخالفت برمیخیزد و حتی علیه او می شورد. با این تعبیر به نظر می رسد که نه فقط این تنها «صدا» ی حافظ نیست که می سراید، بلکه «صدا» های دیگر با نقطه نظرهای گوناگون حافظ را «صدا میزنند» و به این ترتیب در لایهای دیگر از متن با خواننده تعامل دیالوگی برقرار می کنند. آنچه این ابیات را از بیتهای دیگر یک غزل متمایز می کند، این است که در ابیات تخلصی، حافظ به وضوح می گوید که «من باید دیگر خود شوم، من دیگر خود هستم». در این مقاله کوشش شده ویژگیهای گفتمان چند صدایی به صورت انگاردهایی عملیاتی پیشنهاد شود و به این ترتیب سه الگوی ساختاری چندآوایی و و سه الگوی محتوایی چندآوایی (نقطه نظرهای گوینده و امکانات مفصل تر آنها) در بیتهای تخلصی حافظ به دست داده شود.

نویسندگان

زهرا ابوالحسنی چیمه

استادیار زبان شناسی،مرکز تحقیق سازمان سمت،تهران، ایران