امر سوم در احکام تألیفی پیشینی در فلسفه کانت

سال انتشار: 1388
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 484

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_PHILO-3-2_005

تاریخ نمایه سازی: 16 آذر 1394

چکیده مقاله:

کانت معتقد است در احکام تألیفی، به امر سوم یا واسطه ای نیاز است تامحمولی که بیرون از مفهوم موضوع است و به عبارت دیگر، مندرج در مفهوم موضوع نیست ، به نحو مرتبط و ضروری به موضوع حمل کنیم . این مسأله درمورد احکام تألیفی پیشینی به صورت معمایی ظهور می کند؛ زیرا این احکام، فاقد هرگونه محتوای تجربی بوده و بنابراین برخلاف احکام تألیفی پسی نی، نمی توان برای آن ها ازشهودهای تجربی به عنوان امر سوم سود جست . ازهمین رو، لازم است این امرسوم، کاملاً پیشینی و محض باشد تا امکان ساخته شدن و معناداری احکام تألیفی پیشینی را م یسر سازد. این واسطه پیشینی دراین احکام، شهود محض زمان است که کارکردی دو سویه دارد. به این نحو که حین فعالیت قوه خیال در وحدت دهی به کثرات حسی و ت ألیف مفهوم ها و شهودها به مدد زمان ، هم تجرب ه عینی ساخته می شود و هم احکام تألیفیپیشینی، که ناظر به مفاهیم محض فاهمه هستند و همچون قواعد و اصول ب هکارگیری آنها عمل می کنند، ساخته شده و به عبارت دیگر، متعین می شوند. تبیین این مسأله و معرفی این واسط ه پیشینی، هدفی است که این نوشتار درصدد بیان آن است.

نویسندگان

رضا ماحوزی

استادیار گروه فلسفه دانشگاه شهید چمران اهواز