رویکرد و استراتژی های دانش آفرینی در دانشگاه ها

سال انتشار: 1384
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 928

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_TD-1-2_002

تاریخ نمایه سازی: 4 مهر 1393

چکیده مقاله:

بهره گیری از روش ها، فرایندها و سازوکارها در چارچوب رویکرد و استراتژی های تولید، حفظ و احیای دانش در دانشگاه های پرسابقه و پیشکسوت کشور نه تنها موجب تقویل ذخایر فکری، لمی و تجربی اعضای هیئت علمی و کارکنان آن مراکز می شود بلکه الگوی مناسبی برای مراکز دانشگاهی نوپا و جوان برای برخورداری از کاربست های تولید و ذخیره سازی دانش، دریافت دانش تولید شده و موجود از صنایع و سایر دانشگاه ها می شود. توجه به این جنبه های مدیریت دانش، دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی را به عنوان سرچشمه های تولید، خلق و بازپروری دانش در کشور مطرح می کند. در این مقاله با تشریح ضرورت ها، و تبیین انواع و مخازن دانش، رویکردهای غنی سازی دانش و انتقال آن بررسی می شود، سپس استراتژی های توسعه دانش آفرینی در چارچوب قابلیت های سازمانی دانشگاه ها و اندیشه گرایی سیستمی در دستیابی به بالندگی و یادگیری سازمانی مراکز آموزش عالی بررسی و تحلیل می شوند. از راهکارهای حفظ و انتقال دانش نیروهای پرسابقه دانشگاهی که در مرحله بازنشستگی قرار گرفته اند به نیروهای جوان و پرتحرک توجه به رویکرد و نظریه پردازی در کنار ارائه مدل های عملیاتی چگونگی دانش آفرینی دانشگاه ها در نیل به توسعه پایدار ملی ضرورتی بنیادی است. برای ایجاد و هدایت وظیفه ای جدید به نام مدیریت دانش آفرینی در دانشگاه ها باید نقش دانشگاه های جامع و پیشکسوت با سطح بالای استانداردهای پژوهشی و اموزشی در تولید و انتقال علم را در دانش آفرینی به گونه ای نوشت که سایر دانشگاه ها بتوانند بخشی از نقش آموزشی این دانشگاه ها را انجام دهند تا دانشگاه های مزبور با پذیرش وظیفه جدید مدیریت دانش آفرینی، توازنی پایدار میان رهبری وظایف تولید علم، دانش آفرینی، انتقال علم و دانش و پرورش نیروی انسانی متخصص و متعهد برقرار کنند. از این نظر نخستین رویکرد ، فرهنگ سازی و تغییر بخشی از فرهنگ فعلی دانشگاه ها برای دستیابی به دانش آفرینی پایدار است. فرهنگ دانشگاه ها باید نشانگر دانش آفرینی باشد و دانش را نوعی دارایی سرمایه ای به شمار آورد. ایجاد نگرش مثبت به پرورش دانش و نظام مند کردن آن علاقه مندی به تسهیم دانش با دیگران از رویکردهای بعدی موثر در پایداری دانش آفرینی است. در بستر تدوین برنامه های بلندمدت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور باید میان فرهنگ دانشگاه ها و طرح های مدیریت دانش تعامل تضاعفی به وجود آورد. اگر نتوان طرح های توسعه ای مدیریت دانش را با فرهنگ سازمانی دانشگاه ها متناظر نمود، مدیریت دانش در سطح کلان امکان رشد متوازن و پایدار پیدا نمی کند. به هر حال دانشگاه ها باید در فرایند دانش آفرینی پایدار ملی زیربنای سازمانی مناسبی برای مدیریت دانش به وجود آورند. این زیربنا، استقرار مجموعه ای از وظایف، ساختارهای سازمانی و مهارت ها و رفتارهایی برای استفاده از تک تک طرح های توسعه ای صنعتی و پژوهشی را امکان پذیر می سازد. پس از تدوین هدف ها، راهبردها و سیاست های کلان در برنامه های عمرانی کشور و در سطح خرد، مدیران ارشد دانشکده ها و دانشگاه ها باید به حمایت شدید از طرح های دانش گرا بپردازند. این مدیران باید همواره به القای پیام هایی مبنی بر حیاتی بودن مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در فضای سازمانی دانشگاه ها همت گمارند. طرح های دانش گرا علاوه بر تعامل با اهداف راهبردی دانشگاه ها و صنعت باید با عوامل انگیزشی درازمدت اعضای هیئت علمی نیز در پیوند باشند. این مقاله از مدلی که در شکل (1) ارائه شده برای تبیین نقش دانش آفرینی دانشگاه ها در توسعه پایدار بهره می گیرد.

نویسندگان

محمدرضا حمیدی زاده

دانشیار دانشگاه شهید بهشتی