هستی شناسی مثل افلاطونی

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,922

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LEMCONF01_077

تاریخ نمایه سازی: 14 شهریور 1396

چکیده مقاله:

مقاله حاضر کاوشی است در راستای آشنایی با تعالیم افلاطون دربارهی چیستی مثل و نیز جایگاهی که مثل درنظام هستی شناسی دارد. برای این منظور از آثار افلاطون، صاحبنظران معتبر بهره بردهایم. نظریهی مثل محوری- ترین و بنیادیترین مبنای فلسفی افلاطون است که نه تنها مباحث هستیشناسی که حتی سیاست، اخلاق و سایربخشهای افکار افلاطون نیز بطور مستقیم و غیرمستقیم تحت تاثیر نظریه وی در باب مثل است. یقینا وقتی افلاطون به طراحی چنین نظریهای پرداخت گمان جدیاش این بود که بدان وسیله میتواند پیدایی عالم محسوسات را با نظر به ناپایداری آن و قابل شناخت نبودن یقینی آن، توجیه کند. افلاطون جهان واقع را به دوبخش تقسیم میکند: 1.عالم معقولات یا عالم مثل 2. عالم محسوسات یا عالم تصویر مثل. وی معتقد است که در عالم مثل هر موجود نمونهای دارد. مثل تجلیاتی کامل، بسیط، آرام و روشنایی محضند. ذوات ابدی هستند که برفراز عالم محسوس قرار گرفتهاند.افلاطون آنچه را که دراین عالم مشهود است درواقع مظاهر وسایههایی از حقایق) مثل( میدانسته که آن حقایق در عالمی مجرد و ورای عالم ماده وطبیعت و زمان و مکان موجودند. عالم محسوس ظاهر عالم مجاز و حقیقت همان عالم مثل است که تنها به مدد عقل و با سلوک خاص شناخته می شود.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

زینب شریعت نیا

کارشناس ارشد رشته ادیان و عرفان

نوری سادات شاهنگیان

استادیار دانشگاه الزهرا(س)