معناداری زندگی در مکاتب وجود گرا
محل انتشار: همایش ملی معناداری زندگی
سال انتشار: 1388
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,936
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MANADARI01_020
تاریخ نمایه سازی: 25 بهمن 1387
چکیده مقاله:
مکتب وجود گرای الحادی (Atheism Existentialism) نه تنها به وجود خدا اعتقادی ندارد، بلکه رویکرد خود را بر نفی خالق استوار کرده است و سعی در اثبات عدم وجود خدا دارد. ریشه اصلی این رویکرد از این اندیشه برمیخیزد که اگر خداوند، هستی مطلق و خالق متعال باشد پس در عالم وجود هر امکانی به ضرورت وجوب عالم امر تحقق مییابد و در این صورت اصالت وجود برای آدمی معنی نخواهد داشت و نمیتواند ماهیت خود را به طور تمام خودش بسازد. مکتب وجودگرا معتقد است انسانیت انسان بستگی به هست بودن او دارد و آن هم در گرو انتخاب و تصمیمهای بالفعل اوست. به نظر مکتب وجودگرای الحادی ارزشهای متعالی و عینی نه به وسیله قوانین خدا برای انسان تعیین شدهاند و نه به وسیله مُثُل افلاطون و نه به وسیله هر چیز دیگر. تنها مبنا برای ارزشهای انسان همانا آزادی اوست و در انتخاب ارزشها نمیتوان به توجیه عینی و خارجی دست زد، زیرا انسان خالق ارزشهاست. در اندیشه سارتر آزادی نقش بزرگی دارد و آزادی همانا هستی است. مکتب وجودگرا نیروی شگرف قدرت اراده و آزادی به انسان عطا میکند، در حالی که ملاکی برای تصمیمگیری او تعیین نمیکند و حتی وجدان مورد نظر کانت را نمیپذیرد بیشک ارزش چنین عطیهای در عمل پوچ میشود و موجب فروپاشی ارزشهای انسانی و بیمعنایی زندگی میشود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
فاطمه کریمی
عضو هیات علمی گروه علوم تربیتی دانشگاه گیلان