تاریخ بیهقی از منظر فلسفه ادبیات

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 537

فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MATNPAGOOHI04_066

تاریخ نمایه سازی: 7 اسفند 1396

چکیده مقاله:

یکی از مسایل چالش برانگیز در چند قرن اخیر مطالعات ادبی و فلسفه ادبیات، تلاش برای تعریف و تحدید ادبیات و ماهیت آن بوده است. منحصر کردن ادبیات به اثر ادبی، یک رویکرد مدرن است، درحالیکه ادبیات در بوطیقای کلاسیک، جز متن ادبی، زمینه های گستردهای چون تاریخ، فلسفه، فرهنگ، اندیشه و هر آنچه را در سطحی متعالی قرار داشت، دربر میگرفت. این پرسش در مطالعات ادبی امروز به صورت متن ادبی چیست ویژگیها و خصوصیات متن ادبی ووجه تمایز متن ادبی از غیر ادبی تغییر صورت داده است. تغییر صورت دادن پرسش ادبیات چیست به پرسشهایی در زمینه متن ادبی، تغییر از دیدگاهی ذهنیتگرا، ذاتگرا و مطلق نگر به نگاهی عینیتگرا و نسبی است. اگرچه همین دیدگاه نیز گاه با بیان مباحثی در زمینه تفاوت زبان ادبی از زبان غیرادبی و راز ادبی بودن یک متن، بهسوی دیدگاه مطلق گرای نخست متمایل شده است. نمونه چنین بحثی را درباره متون تاریخی ادبی چون تاریخ بیهقی، تاریخ جهانگشا، تاریخ وصاف، نفثهالمصدور و غیره میبینیم. آیا این متون، متونی صرفا تاریخی هستند یا به خاطر نوع به کارگیری زبان و ویژگیهای دیگر، میتوان آنها را در زمره متون ادبی محسوب داشت در این پژوهش درباره ادبیات دانستن تاریخ بیهقی و وجوه ادبی آن، نه از منظری صرفا بوطیقایی، بلکه از دیدگاه فلسفه ادبیات، بحث کرده ایم. برخی از مولفههایی که این متن را جزو متون ادبی و ادبیات قرار میدهد، عبارت است از: بیان اندیشهای والا و متعالی در زبان و فرمی ادبی و زیبا؛ دیالکتیک انواع ادبی؛ دیالکتیک تشبیه؛ غایت آفرینش متن از نگاه نویسنده؛ ظرفیت خوانش و تاویل پذیری آن؛ زیبایی شناسی اسلوبهای خطاب و غیره.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

بتول واعظ

استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی