مدیریت دانش و مدیریت منابع انسانی خلاق

دانش یک سرمایه حیاتی برای شرکتها در عرصه رقابت جهانی است و نقش حیاتی در دستیابی به عملکرد سازمانی و موفقیت سازمان ایفا میکند. سازمان دانشی به توانمندی هایی دست می یابد که قادر است از نیروی اندک، قدرتی عظیم بسازد. امروزه یکی از مهمترین استراتژیهای منابع انسانی در سازمانها توجه به مقوله مدیریت دانش بین کارکنان می باشد. مقبولیت مدیریت دانش به طور فزاینده ای در حال افزایش بوده و یکی از شاخص های کلیدی در رد و توجه به این مقوله مهارت و دانشی است که در دسترس نیست و توسط سازمان ثبت نگردیده است. هدف از این مقاله بررسی رابطه ی بین استراتژی های مدیریت منابع انسانی)شاملکارمندیابی، آموزش، ارزیابی عملکرد، پرداخت تشویقی و مشارکت کارکنان( و مدیریت دانش )کسب دانش،تسهیم دانش و کاربرد دانش( است . جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان شرکت برق منطقه ای غرب به تعداد 870 نفر می باشد. به منظور انجام تحلیلهای آماری از نرم افزارspss استفاده شده و از تحلیل رگرسیون برای آنالیز فرضیه ها استفاده گردیده است. باتوجه به نتایج حاصل از تحلیل پرسشنامه ها از میانمولفه های مدیریت منابع انسانی درگیری و مشارکت کارکنان بیشترین تاثیر و کارمندیابی کمترین تاثیررا بر مدیریت دانش دارند، سایر مولفه های اثرگذار بر مدیریت دانش نیز بترتیب اثرگذاری عبارتند از: پرداختتشویقی ، ارزیابی عملکرد و آموزش .

کلیدواژه ها:

مدیریت منابع انسانی ، مدیریت دانش ، شرکت برق منطقه ای غرب