ارائه ی یک مدل جهت بررسی مدیریت کیفیت زنجیره تأمین صنعت فولاد ( بررسی موردی: زنجیره تأمین مجتمع فولاد مبارکه )

بازار رقابت جهانی و پیشرفت های تکنولوژی مدیران کیفی و مدیران زنجیره تأمین را با چالش های زیادی مواجه ساخته است، بطوریکه رویکردهای سنتی برای مدیران کیفی و زنجیره تأمین کارایی لازم را ندارند. پذیرش الگوهای مدیریت کیفیت فراگیر این چالش ها را بهبود می دهد و مدیریت می کند. یکپارچگی با اصول مدیریت کیفیت فراگیر به گسترش دیدگاه مدیریت زنجیره تأمین از تمرکز بر هزینه به تمرکز بر روابط همکاری بین اعضای زنجیره تأمین منتهی می گردد بنابراین یکپارچه سازی مدیریت کیفیت و مدیریت زنجیره تأمین بمنظور برخورداری از زنجیره ی تأمین کارا در جهت پاسخگویی به نیازهای مشتریان و رقابت جهانی ضرورت می یابد. در این پژوهش با درنظرگرفتن اصول مدیریت کیفیت جامع و مرور مفهومی مدیریت زنجیره تأمین و ادبیات موضوع به ارائه ی مدل و شاخص های کلیدی مرتبط با آن جهت بررسی وضعیت مدیریت کیفیت زنجیره تأمین مجتمع فولاد مبارکه پرداخته می شود. جامعه آماری این تحقیق متشکل از 44 نفر از مدیران و کارشناسان واحد خرید مجتمع فولاد مبارکه می باشد که بعنوان نمونه ی مورد مطالعه به شیوه ی نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و از طریق توزیع پرسشنامه میان آنها به گردآوری اطلاعات پرداخته شد. روایی و پایایی پرسشنامه ها حاکی از آن است که ابزارهای اندازه گیریاز روایی و پایایی خوبی برخوردار می باشد. نتایج حاصل از اندازه گیری مدل و آزمون فرضیه ها توسط نرم افزار SMART-PLS نشان می دهد که مدل بکار گرفته شده مدل مفهومی قوی برای پیش بینی وضعیت مدیریت کیفیت زنجیره تأمین از طریق سنجش اصول مدیریت کیفیت فراگیر در زنجیره تأمین می باشد و روابط مستقیم بین متغیرهای مدل معنادار است.

کلیدواژه ها:

مدیریت کیفیت فراگیر ، مدیریت زنجیره تأمین ، مدیریت کیفیت زنجیره تأمین