مدیریت بوسیله اعتمادسازی با رویکرد اسلامی

اگر انتظار عملکرد با کیفیت بالا از تمام نیروی کار حرفهای خود داشته باشیم، ارزشهایی مانند اعتماد، خلاقیت و صداقت از لحاظ اهمیت با مفاهیم اقتصادی سنتی مثل کارایی یا بازگشت سرمایه برابری میکنند، بدین معنی که تنها زمانی اهداف سازمانی مفهوم دارند کهنتیجهای برآمده از اعتقاد و یا ارزشهای خاصی باشند. فرهنگ هر سازمانی را میتوان به توان عملکرد اساسی در دو سطح در نظر گرفت: اولسطحی از سازمان که به تعبیری روش تفکر و چیستی تفکر نامیده میشود. این سطح بهطور تلویحی به ارزشهای اساسی اشاره میکند. دوم سطح آشکار که به عنوان فرهنگ بوجودآمده شناخته میشود. با ایجاد اعتماد و شفافیت به عنوان ارزشهای اساسی سازمان میتوان ارتباطات اعضای سازمان را سادهتر کرد. عدم اعتماد در یک سازمان بطور قابل ملاحظهای قوانین و مقررات را پیچیده و متنوع میکند.بنابراین باید فضائی را در سازمان ایجاد کنیم که افراد به یکدیگر اعتماد داشته باشند. در این مقاله بهدنبال این هستیم که چگونه میتوان در یک سازمان اینگونه اعتماد صددرصدی بین همه اعضا را ایجاد کرد؟ به عبارتی بدنبال روشی جهت همسان کردن سطح اول و دوم فرهنگ، هستیم. یعنی فرهنگ بوجودآمده همان روش تفکر و چیستی تفکر باشد. جهت تکمیل ادبیات مقاله و تدوین مدل مفهومی علاوه بر مقالات، از الگوی مورد استفاده برای اعتماد در نظریات شهید مطهری نیزکمک گرفته میشود

کلیدواژه ها:

ارزش ، اعتماد ، اسلام