بررسی سطح مدیریت کیفیت فراگیر و خلق دانش دانشگاه یزد و تعیین رابطه این دو ازدیدگاه دانشجویان

باتوجه به اینکه سازمانها و واحدهای آموزشی، عوامل اصلی و تعیین کننده آماده سازی و تامین نیروی انسانی دیگر نهادهای تولیدی وخدماتی در جامعه هستند در این پژوهش به بررسی سطح مدیریت کیفیت فراگیر و خلق دانش و همچنین تعیین رابطه بین این دو متغیر دردانشگاه یزد بر اساس نظرات دانشجویان تحصیلات تکمیلی که به عنوان مهمترین منابع انسانی کشور محسوب می شوند پرداخته شد. سوال هایپژوهش با توجه به شش مولفه مدیریت کیفیت فراگیر) رهبری، برنامه ریزی استراتژیک، تمرکز بر مشتری، اطلاعات و تحلیل، مدیریت منابع انسانی، مدیریت فرایند( و چهار مولفه خلق دانش)اجتماعی سازی، برونی سازی، ترکیب، درونی سازی( تدوین شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه یزد در سال تحصیلی1392-93 می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS و آزمونANOVA،t و رگرسیون صورت گرفت. نتایج حاکی از آن است که مدیریت کیفیت فراگیر دانشگاه در سطوح پایین کیفیت و خلق دانش دانشگاه در سطح متوسط می باشد و همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که به غیر از بعد مدیریت فرایند مدیریت کیفیت فراگیر با بعد اجتماعی سازی خلق دانش بین تمام ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر و ابعاد خلق دانش رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد.

کلیدواژه ها:

مدیریت کیفیت فراگیر ، مدیریت دانش ، خلق دانش ، منابع انسانی ، دانشگاه