بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و هوش سازمانی با کارآفرینی سازمانی ( مورد: سازمان صنعت، معدن تجارت استان ایلام)

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 524

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MPHCONF04_141

تاریخ نمایه سازی: 11 تیر 1398

چکیده مقاله:

در جهان امروز تفکر نوآوری و کارآفرینی و استفاده از آن در سازمانها امری اجتناب ناپذیر است .سازمانها بهعنوان یک سیستم باز برای بقا و ادامه حیات باید با تغییرات محیط تغییر کنند و متحول شوند(.(1 درواقع در دنیای امروز سازمانی موفق خواهد بود که به پیشواز تغییرات برود( .(2 در عصر حاضر که تغییر و تحولات محیطی از مهمترین چالشهای فراروی سازمانها به شمار میرود، بهره گیری مناسب از استعدادها و تواناییهای افراد در تدوین چارچوبها و الگوهای فکری جدید، شناسایی الگوهای فکری جدید، شناسایی نیازهای واقعی مشتریان و بهبود مستمر خدمات و فرآورده های تولیدی، اهمیت فزاینده ای پیداکرده است . (3) سازمانهای تولیدی برای ادامه، بقاء و ارتقاء بهرهوری خود در برابر تحولات و تهدیدات گسترده و مداوم محیط، نیاز به سازگاری هماهنگی با محیط دارند.کارکنانی که در درون سازمانهای اداری فعالیتهای کارآفرینانه داشته باشند، باعث بهبود و بازسازی سازمان شده و پس از مدتی تبدیل به مدیران کارآفرین میشوند( .(4 کارآفرینی یکی از منابع مهم در تمام جوامع انسانی و یکی از مهمترین داراییهای هر کشور در نظر گرفته شده است. در حقیقت کارآفرینی مقوله بسیار مهمی است که بسیاری از کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه توجه جدی به آن مبذول داشته و میدارند( .(5 در قرن بیست و یکم بحث بر سر تحول فرهنگ و دانش آغازشده است .فرهنگسازمانی ، مجموعهای از معانی مشترک یا ویژگیهایی است که نظام ارزشی حاکم بر سازمان را تشکیل میدهد و باعث تمایز سازمانی از سازمان دیگر میشود. فرهنگ سازمانی درواقع همان عاملی است که شیوه انجام امور را تعیین کرده و حال و هوایی است که هر تازهواردی در سازمان آن را حس میکند و آنقدر قوی است که ناخودآگاه در وجودش رخنه میکند و تفکر و رفتار سازمانی وی را تشکیل میدهد(.(6 ازآنجاکه توافق افراد بر سر باورهای موجود در سازمان دررسیدن به اهداف سازمانی موثر است ، یکی دیگر از عواملی که به شدت توسعه کارآفرینی را تحت تاثیر قرار میدهد بهره گیری از هوش سازمانی است. سازمانها میتوانند از طریق تشویق کارکنان و ترغیب آنها به کارآفرینی سازمانی باعث بروز نوآوری گردند و سپس به این افراد آزادی عمل داده شود تا بتوانند بدون درگیری با قوانین و مقررات دست و پاگیر( دیوان سالاری) طرحهای خود را به اجرا درآورند .در این میان به نظر میرسد هوش سازمانی در ایجاد چنین پتانسیلی و گرایش به کارآفرینی سازمانی میتواند موثر واقع گردد(.(7 یکی از سیاستهای اصلی کشورها در سالهای اخیر توجه به هوش سازمانی به منظور ارتقاء کارآفرینی است.هوش سازمانی بهمنزله پنجره پویای کسب وکار به محیط بیرون است که عملکرد سازمانی را شناسایی میکند، کارایی را افزایش میدهد و فرصتهای ناشناخته را شکار میکند((8 درآکر خبر از ایجاد نوع جدیدی از سازمانها میدهد که در آن به جای قدرت بازو ، قدرت ذهن حاکمیت دارد.

نویسندگان

امید ونداد

گروه مدیریت بازرگانی، واحد دره شهر،دانشگاه آزاد اسلامی، دره شهر،ایران

تابان هاشمی

مدرس دانشگاه، مشاور کارآفرینی